فصل هشتم: بررسى آيات ناسخ و منسوخ - درسنامه علوم قرآنی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

درسنامه علوم قرآنی - نسخه متنی

حسین جوان آراسته

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل هشتم: بررسى آيات ناسخ و منسوخ

اگر از افراطى كه برخى در زمينه اكتشاف نسخ در قرآن كرده اند، بگذريم، با يك سير اجمالى در اقوال بزرگان قرآن شناس روشن مى گردد كه به تدريج با ضابطه مند شدن اصطلاح نسخ، دايره نواسخ قرآن محدود و محدودتر گرديده و نظر محققان متاخر خط بطلانى بر نظريه طرفداران فراوانى نسخ كشيده است به گونه اى كه: پيشينيان تا حدود پانصد آيه را منسوخ مى دانستند. (1)

مصطفى زيد در كتاب خود، موارد ادعايى نسخ را نزد متقدمان اين گونه گزارش مى كند: ابوعبدالله، محمدبن حزم 214 مورد; ابوجعفر نحاس 134 مورد; ابن سلامه 213 مورد، و ابن جوزى 247 مورد را از مصاديق نسخ دانسته اند. (2)

سيوطى در الاتقان ضمن رد طرفداران كثرت نسخ، در يك بررسى در مورد آيات نسخ، از ابتدا تا انتهاى قرآن موارد معدودى را ذكر نموده است كه عبارتند از: سوره بقره شش آيه، آل عمران يك آيه، نساء دو آيه، مائده سه آيه، انفال سه آيه، نور دوآيه، احزاب يك آيه، مجادله يك آيه، ممتحنه يك آيه، مزمل يك آيه. مجموعه آيات منسوخ نزد سيوطى، 21 آيه است كه در منسوخ بودن يك مورد هم ترديد مى نمايد. زرقانى نيز به پيروى از سيوطى همين آيات را مورد بررسى قرار داده است. (3)

دكتر صبحى صالح پس از بيان اين مطلب كه محققان، آيات منسوخ قرآن را اندك مى دانند، به نظر سيوطى اشاره نموده مى گويد: اگر بررسى نماييم، درمى يابيم آياتى كه پذيراى نسخند افزون بر ده آيه نخواهند بود. (4)

آية الله محمدهادى معرفت در بررسى هاى خود، تنها هشت آيه را منسوخ مى داند، كه عبارتند از: آيه نجوا، آيه عدد مقاتلان، آيه امتاع، آيه جزاى فاحشه، آيه توارث به ايمان، آيات صفح، آيات معاهده و آيات تدريجى بودن تشريع قتال. (5)

آية الله خوئى، جز يك مصداق براى (6) نسخ قائل نيست و آن آيه نجواست. (7) (8) در پايان اين بحث آيات ناسخ و منسوخ در تفسير الميزان را انتخاب نموده به اختصار توضيح خواهيم داد.

1. آيه عفو و بخشش

فاعفوا واصفحوا حتى ياتى الله بامره. (9) اين آيه دستور به گذشت از اهل كتاب درآغاز هجرت مى دهد. چراكه هنوز مسلمانان قدرت قابل ملاحظه اى نداشتند. علامه طباطبائى مى گويد: گفته اند اين آيه با آيه قتال نسخ گرديده است. (10) آيه قتال عبارت است از:

قاتلوا الذين لايؤمنون بالله ولا باليوم الآخر ولا يحرمون ما حرم الله ورسوله ولايدينون دين الحق من الذين اوتوا الكتاب حتى يعطوا الجزية عن يد وهم صاغرون; (11) با كسانى از اهل كتاب كه به خدا و روز بازپسين ايمان نمى آورند و آن چه را خدا و فرستاده اش حرام كرده اند، حرام نمى دارند و متدين به دين حق نمى گردند، كارزار كنيد تا با [كمال] خوارى به دست خود جزيه دهند.

از اين كه علامه پس از نقل نسخ آيه سوره بقره، بر آن ايرادى نگرفته، چنين برمى آيد كه نظر خود وى نيز در اين زمينه، مثبت بوده است.

2. آيه نسخ حرمت زناشويى در شب هاى ماه رمضان

احل لكم ليلة الصيام الرفث الى نساءكم هن لباس لكم وانتم لباس لهن (12) در شب هاى روزه، همخوابگى با زنانتان بر شما حلال گرديده است. آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستيد .

اين آيه با نزولش حرمت را نسخ و حليت نزديكى با همسران را تشريع نمود; همان گونه كه گروهى از مفسران اين عقيده را دارند و تعابيرى نظير احل لكم و كنتم تختانون و فتاب عليكم و فالآن باشروهن در آيه، اشعار يا دلالت بر حرمت سابق مى كند. (13)

3. آيه جزاى فاحشه

واللاتى ياتين الفاحشة من نساءكم فاستشهدوا عليهن اربعة منكم فان شهدوا فامسكوهن فى البيوت حتى يتوفاهن الموت او يجعل الله لهن سبيلا; (14) و از زنان شما، كسانى كه مرتكب زنا مى شوند، چهار تن از ميان خود [مسلمانان] بر آنان گواه گيريد; پس اگر شهادت دادند، آنان [زنان] را در خانه ها نگاه داريد تا مرگشان فرارسد، يا خدا راهى براى آنان قرار دهد.

علامه مى نويسند:

ظاهرا همان گونه كه گروهى از مفسران گفته اند: مراد از فاحشه (15) در اين آيه زنا ست و روايت نموده اند كه: پيامبر، هنگام نزول آيه جلد فرمود: اين همان سبيلى است كه خدا براى زنان زناكار قرار داده است. شاهد بر اين مطلب اين است كه آيه با جمله او يجعل الله لهن سبيلا ظهور بر اين مطلب دارد كه حكم آيه در آينده نسخ مى گردد.

ترديد در آيه اشعار دارد به اين كه ممكن است اين حكم نسخ شود و چنين نيز شد; حكم جلد و تازيانه، حكم حبس ابد آنها را نسخ نمود و بديهى است كه حكمى كه در اواخر زمان حيات پيامبر و پس از آن حضرت بر زنان زناكار جارى مى گرديد، زدن تازيانه بود و نه حبس ابد آنها در خانه. بنابراين آيه با فرض اين كه دلالت بر حكم زنان زناكار داشته باشد، با آيه جلد (الزانية والزانى، فاجلدوا كل واحد منهما ماة جلدة ; به هر زن زناكار و مرد زناكار صد تازيانه بزنيد ) نسخ گرديده است. (16)

4. آيه توارث از طريق ايمان

ان الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا باموالهم و انفسهم فى سبيل الله و الذين آووا و نصروا اولئك بعضهم اولياء بعض ; (17) كسانى كه ايمان آورده و هجرت كرده اند و در راه خدا با مال و جان خود جهاد نموده اند و كسانى كه [مهاجران را] پناه داده اند و يارى كرده اند، آنان ياران يكديگرند .

از بيان علامه طباطبائى چنين استفاده مى شود كه، ولايت بر ارث با اخوت دينى و نه نسب و قرابت، در آغاز هجرت، ميان مهاجران و انصار، امرى مسلم بوده است. پيامبر ميان اصحاب خويش عقد اخوت برقرار نمود و آنان با همين اخوت از يكديگر ارث مى بردند. مجمع البيان از امام باقر(ع) نقل مى كند: انهم كانوا يتوارثون بالمؤاخاة; مسلمانان به سبب برادرى دينى از يكديگر ارث مى برند.

در المنثور به نقل از ابن عباس مى گويد: پيامبر ميان اصحاب خويش برادرى ايجاد نمود و بعضى را وارث بعضى ديگر گرداند; تا آن گاه كه آيه واولوا الارحام بعضهم اولى ببعض فى كتاب الله; (18) و خويشاوندان [طبق] كتاب خدا، بعضى [نسبت] به بعضى اولويت دارند [و] بر مؤمنان و مهاجران [مقدمند] ، نازل گرديد. با نزول اين آيه، ارث به نسب، جاى توارث به ايمان را گرفت. (19)

5. آيه نجوا

يا ايها الذين آمنوا اذا ناجيتم الرسول فقدموا بين يدى نجواكم صدقة ; (20) اى كسانى كه ايمان آورده ايد، هرگاه با پيامبر [خدا] گفت وگوى محرمانه مى كنيد، پيش از گفت وگوى محرمانه خود صدقه اى تقديم بداريد .

آيه فوق را همه قرآن شناسان شيعى و بسيارى از دانشمندان سنى، جزو آيات منسوخ قرآن مى دانند. قبلا اشاره كرديم آية الله خوئى، تنها مصداق نسخ در قرآن را همين آيه دانسته است. در شان نزول اين آيه گفته اند: مسلمانان در اثر كثرت سؤالات غيرلازم، وقت پيامبر را بى نتيجه مى گرفتند، اين آيه نازل شد و براى هر بار صحبت، انفاق يك درهم را به عنوان صدقه واجب نمود.

علامه طباطبائى مى گويد:

مؤمنان و صحابه، نجوا با پيامبر را براى خوف از بخشش مال، ترك نمودند و هيچ كس جز على بن ابى طالب با پيامبر سخن نگفت. على(ع) ده مرتبه اقدام به اين كار نمود و براى هر مرتبه يك صدقه داد; تا آن كه آيه بعدى از همين سوره نازل شد و شديدا صحابه و مؤمنان را مورد عتاب قرار داد: ءاشفقتم ان تقدموا بين يدى نجواكم صدقات ; آيا ترسيديد كه پيش از گفت وگوى محرمانه خود، صدقه اى تقديم بداريد .

با نزول اين آيه، حكم آيه سابق نسخ گرديد. (21)

6. آيه عدد مقاتلان

يا ايها النبى حرض المؤمنين على القتال ان يكن منكم عشرون صابرون يغلبوا ماتين وان يكن منكم ماة يغلبوا الفا من الذين كفروا بانهم قوم لايفقهون; اى پيامبر، مؤمنان را به جهاد برانگيز. اگر از [ميان] شما بيست تن، شكيبا باشند، بر دويست تن، چيره مى شوند و اگر از شما يك صد تن باشند بر هزار تن از كافران پيروز مى گردند; زيرا آنان قومى هستند كه نمى فهمند.

در مورد اين آيه، گرچه التمهيد آن را از آياتى دانسته است كه با آيه بعدش نسخ مى گردد، (23) البيان و الميزان، سياق هر دو آيه را، شاهدى بر نزول همزمان آنها دانسته اند; بنابراين ناسخ بودن آيه دوم، نسبت به آيه اول را نمى پذيرند. (24)

گزيده مطالب

1. با ضابطه مند شدن اصطلاح نسخ، ديگر نظريات بعضى از متقدمان كه شمار آيات منسوخ را تا پانصد آيه ذكر نموده اند، ارزش علمى خود را از دست داده است.

2. قرآن شناسان شيعى و سنى معاصر تعداد آيات منسوخ را بسيار اندك مى دانند. دكتر صبحى صالح ده آيه، آية الله معرفت هشت آيه، علامه شعرانى و علامه طباطبائى پنج آيه و آية الله العظمى خوئى فقط يك آيه را در كل قرآن منسوخ مى دانند.

3. پنج مورد از آيات منسوخ عبارتند از: آيه عفو و صفح; آيه نسخ حرمت زناشويى در شب هاى رمضان; آيه جزاى فاحشه; آيه توارث از طريق ايمان; آيه نجوا.

پرسش

1. نسخ را در لغت تعريف كرده مكاتب سه گانه در تعريف اصطلاحى آن را توضيح دهيد.

2. قرآن شناسان معاصر به كدام يك از مكاتب در تعريف نسخ گرايش دارند؟ توضيح دهيد.

3. شروط نسخ را بيان كنيد.

4. با توجه به شروط نسخ، تعريفى دقيق از آن ارائه نماييد.

5. دو آيه از قرآن را كه بر وقوع نسخ دلالت دارند، ذكر نماييد.

6. معناى حقيقى و مجازى نسخ در قوانين را بيان نموده، توضيح دهيد نسخ در احكام دينى مربوط به كدام يك است.

7. منكران نسخ به چه امورى استناد كرده اند؟ پاسخ آنان چيست؟

8. كدام يك از اقسام نسخ در قرآن صحيح است؟ علت بطلان بقيه چيست؟

9. آيا نسخ قرآن به خبر متواتر و خبر واحد صحيح است؟ بر فرض صحت، چنين نسخى واقع شده است؟

10. سه مورد از آيات منسوخ را همراه با آيات ناسخ آن، ذكر نموده مختصرا توضيح دهيد.

پژوهش

1. به نظر شما سير تحول تعاريف نسخ از سوى دانشمندان از نظر زمانى با پديدآمدن مكاتب بيان، خطاب و رفع به طور كامل منطبق بوده است؟ چرا؟

2. با مراجعه به اقوال متقدمان، محدوده و قلمرو نسخ در اصطلاح آنان را با قلمرو نسخ اصطلاحى مورد نظر متاخران مقايسه نماييد.

3. در زمينه بداء در مكتب كلامى شيعه تحقيقى ارائه دهيد.

4. نسخ تلاوت و حكم و نسخ تلاوت بدون حكم از سوى بعضى از اهل سنت تاييد شده است. موارد ادعاشده را نقل و سپس نقد نماييد.

5. پنج نمونه از آيات ادعايى نسخ شده (غير از موارد ذكرشده در كتاب) را مورد تجزيه و تحليل قرارداده، نظر نهايى خويش را در رد يا قبول نسخ آنها بيان كنيد.

1. الفوز الكبير فى اصول التفسير.

2. رساله ناسخ و منسوخ در قرآن و ديدگاه علامه ، ص 106 و 107.

3. ر.ك: الاتقان، ج 2، ص 708 - 712; مناهل العرفان، ج 2، ص 256 - 270.

4. مباحث فى علوم القرآن، ص 273 و 274.

5. ر.ك: التمهيد، ج 2، ص 300 - 316.

6. رساله ناسخ و منسوخ در قرآن و ديدگاه علامه ، ص 107.

7. البيان، ص 373 - 380.

8. رساله ناسخ و منسوخ در قرآن و ديدگاه علامه ، ص 107.

9. بقره (2) آيه 109 .

10. الميزان، ج 1، ص 257.

11. توبه (9) آيه 29.

12. بقره(2) آيه 187.

13. الميزان، ج 2، ص 45.

14. نساء(4) آيه 15.

15. نور (24) آيه 2.

16. الميزان، ج 4، ص 233.

17. انفال(8) آيه 72.

18. احزاب(33) آيه 6.

19. ر.ك: الميزان، ج 9، ص 141 - 143 و نيز ر.ك: التمهيد، ج 2، ص 309 و 310.

20. مجادله(58) آيه 12.

21. الميزان، ج 19، ص 189; البيان، ص 373 - 380; التمهيد، ج 2، ص 300.

22. انفال(8) آيه 65.

23. التمهيد، ج 2، ص 301.

24. ر.ك: البيان، ص 354; الميزان، ج 9، ص 125.

/ 62