بخش نهم: محكم و متشابه - درسنامه علوم قرآنی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

درسنامه علوم قرآنی - نسخه متنی

حسین جوان آراسته

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بخش نهم: محكم و متشابه

?
حكمت وجود متشابه

نمونه هايى از متشابهات

تاويل

موضوعات اساسى در اين بخش عبارتند از:

1. محكم و متشابه و نقش آن در تفسير و علوم قرآنى;

2. نظريات ارائه شده از سوى قرآن شناسان در تعيين مصاديق محكم و متشابه;

3. فلسفه وجود متشابهات در قرآن;

4. نمونه هايى از آيات متشابهات;

5. تاويل قرآن و امكان يا عدم امكان علم به آن.

برخى از منابع مهم در اين بخش:

الميزان، ج 3; التمهيد، ج 3; علوم القرآن عند المفسرين، ج 3 و كتاب هايى كه در خصوص محكم و متشابه باهمين عنوان تاليف گرديده است.

محكم و متشابه

مقدمه

قرآن مجيد كتابى ويژه و داراى امتيازات و اختصاصاتى است كه آن را از ساير كتب جدا مى سازد. بهره گيرى از اين كتاب آسمانى و دريافت معارف بلند و محتواى ارزشمند آن نيز متوقف بر برخوردارى از مجموعه اى از امور است كه هريك به نحوى در فهم صحيح قرآن نقش داشته و بيگانگى از آن امور برابر با دورى از محتواى اين كتاب مقدس است.

از جمله اين موارد، آشنايى با محكم و متشابه در قرآن است. اين مساله داراى چنان اهميت و ارزشى است كه هر مفسر قرآن كريم در جاى جاى اين كتاب الهى، توجه به آن را براى خود لازم دانسته و غفلت از آن را موجب پيدايش انحراف در تفسير قرآن مى داند. قرآن به عنوان يك مجموعه به هم پيوسته و يك دست -كه به تصريح خود هيچ گونه اختلاف و ناهماهنگى در آياتش وجود ندارد- به دو بخش محكم و متشابه تقسيم مى گردد.

بعضى از آيات، آيات مادر، اساسى و مرجع هستند و بخشى ديگر نيازمند ارجاع به دسته اول. از اين روست كه نظر استقلالى به آيات دسته دوم در تفسير قرآن انسان را به كلى از مسير صحيح فهم قرآن منحرف مى سازد و ناخواسته در جهتى مخالف با كتاب خدا قدم برمى دارد. ترديدى نيست كه بسيارى از فرقه ها و نحله ها و انشعابات، كه در حوزه امت بزرگ اسلام و دين مبين به وجود آمده، در اثر پيروى از آيات متشابه بوده است.

پيدايش مذاهب فاسدى چون مجسمه يا مجبره يا مفوضه، بر پايه همين دسته از آيات و بدون ملاحظه آيات محكم بوده است. اين امر متاسفانه از صدر اسلام تاكنون ادامه داشته و در هر زمان به اقتضاى شرايط زمانى و مكانى، گروهى بوده اند كه با تمسك به چنين آياتى بدعت آفرينى كرده و آيات نورانى قرآن مجيد را دستاويزى براى رسيدن به اميال و هواهاى نفسانى خود آن هم در قالب و چهره دينى و قرآنى قرار داده اند.

شايد به همين جهت است كه موضوع محكم و متشابه از ديرباز مورد توجه مفسران و قرآن شناسان بوده و آراى گوناگون و مختلف مفسران از صحابه و تابعين و پس از آنان كه در اين زمينه ابراز شده، شاهدى بر اين امر است.

علاوه بر تفاسير مفسران شيعه و سنى كه اين بحث را در ذيل آيه محكم و متشابه مطرح نموده اند، گروه بى شمارى از مفسران و آگاهان علوم قرآنى آن را در ضمن مباحث علوم قرآنى بلكه در رساله ها و كتب مستقلى مطرح و عرضه نموده اند. (1)

از آن چه ذكر شد اهميت و جايگاه ويژه اين بحث به خوبى روشن مى شود. نيز در ضمن بحث هاى آينده معلوم مى گردد كه با درك صحيح از محكمات و متشابهات قرآن مجيد، بهترين شيوه تفسيرى قرآن، تفسير قرآن به قرآن است; چرا كه ارجاع آيات متشابه به آيات محكم و بهره گيرى از اين آيات براى فهم صحيح از آيات متشابه، يكى از مصاديق تفسير قرآن به قرآن است
و در ساير موارد نيز استفاده از آيات داراى مفاهيم روشن براى رفع ابهام از بعضى ديگر از آيات و يا تبيين حدود و ثغور آن آيات، بسيار راهگشا و مؤثر است. آرى; اين امر مستلزم تبحر و تمحض در قرآن است; يعنى عقابان بلندپرواز را رسد كه در آسمان بلند معارف قرآن به پرواز درآمده به لطايف و ظرايف آن دست يابند.

احاديث متعدد و فراوانى كه هم از طريق شيعه و هم از طريق اهل سنت در زمينه نهى از تفسير به راى وارد شده نيز قابل تامل است. مفاد و مضمون اين احاديث چنين است كه: هركس قرآن را به راى و نظر خويشتن تفسير نمايد، جايگاهش در آتش خواهد بود. (2) از اين دسته روايات بر مى آيد كه نظر استقلالى به آيات قرآن و اعتماد به خود آيه، بدون رجوع به آيات ديگر، طريقى ناتمام و نارس براى فهم قرآن است و قرآن بايد از طريق خود تفسير گردد. (3)

در پايان اين مقدمه و براى بيان محورى بودن شناخت محكم و متشابه در قرآن به ذكر چند حديث اكتفا مى كنيم.

1. في العيون عن الرضا(ع): من رد متشابه القرآن الى محكمه هدي الى صراط مستقيم . (4)

2. في تفسير النعمانى باسناده الى اسماعيل بن جابر قال: سمعت اباعبدالله جعفربن محمد الصادق(ع) يقول: واعلموا - رحمكم الله - انه من لم يعرف كتاب الله عزوجل الناسخ من المنسوخ والخاص من العام والمحكم من المتشابه والرخص من العزائم فليس بعالم بالقرآن ولا هو من اهله. (5)

بعضى از (6) آيات قرآن بر بعض ديگر شهادت مى دهد و برخى آيات، آيات ديگر را روشن مى سازد.

1. به عنوان نمونه مى توان از كتب زير نام برد: تفسير المحكم والمتشابه، سيدمرتضى علم الهدى (355-436ق.); حقائق التاويل فى متشابه التنزيل، سيد رضى (359-406ق.); كتاب فى محكم القرآن و متشابهه، سوربن عبدالله اشعرى (م 300ق.); متشابه القرآن، قاضى عبدالجباربن احمد همدانى (359-415ق.); متشابه القرآن، على بن حمزه كسائى (م 183ق.); متشابهات القرآن، صدرالمتالهين، محمدبن ابراهيم شيرازى (979-1050ق.). ر.ك: دكتر سيد عبدالوهاب طالقانى، علوم قرآن و فهرست منابع، ج 1، ص 391 به بعد.

2. من فسرالقرآن برايه فليتبوا مقعده من النار (الميزان، ج 3، ص 75) و يا: من تكلم في القرآن برايه فاصاب فقد اخطا ويا: الراي في كتاب الله كفر. (امام رضا7)

3. ر.ك: الميزان، ج 3، ص 76-80.

4. همان، ص 68; تفسير صافى، ج 1، ص 319.

5. الميزان، ج 3، ص 80.

6. نهج البلاغه، خ 131.

/ 62