حماسه حسینی جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حماسه حسینی - جلد 3

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تحريف ، مبارزه بدون عكس العمل است . تحريف ، مبارزه است با استفاده از نيروي خود موضوع . تحريف سبب مي شود كه سيماي شخص بكلي عوض شود ، مثلا علي ( ع ) به صورت يك پهلوان مهيب بدقيافه سبيل از بناگوش در رفته تجسم پيدا كند ، به صورتي درآيد كه هرگز نتوان باور كرد كه اين همان مرد محراب ، خطابه ، حكمت ، قضا و زهد و تقوا و خوف از خدا است . تحريف است كه امام سجاد را در ميان ما به نام امام بيمار معروف كرده است . تنها در ميان فارسي زبانان اين نام به آن حضرت داده شده و كار به جايي رسيده كه وقتي مي خواهيمبگوئيم فلاني خود را به ضعف و زبوني زده ، مي گوئيم خود را امام زين العابدين بيمار كرده است ، در صورتي كه اين شهرت فقط بدان جهت است كه امام در ايام حادثه عاشورا مريض بوده اند نه اينكه در همه عمر تب لازم داشته و عصا به دست و كمر خم راه مي رفته اند.

مرحوم آيتي در سخنراني " راه و رسم تبليغ " كه در انجمن ماهانه ديني ايراد كرد و چاپ شد ( جلد 2 صفحه 160 ) همين موضوع را عنوان كرد و گفت : " چندي پيش شخصي در مجله اطلاعات از وضع دولت و كارمندان دولت انتقاد كرده بود

كه غالبا متصديان امر يا بي عرضه و نالايقند و يا خائن و ناپاك ، در صورتي كه ما نيازمند افرادي هستيم كه هم با عرضه باشند و هم پاك . مطلب را به اين صورت بيان كرده بود : " اكثر رجال و مأمورين ما يا شمرند يا امام زين العابدين بيمار ، در صورتي كه كشور اكنون بيش از هر موقع ديگر به حضرت عباس نيازمند است ، يعني افرادي كه هم پاك باشند و هم كاربر " . يعني شمر كاربر بود و ناپاك . امام زين العابدين پاك بود ولي كاربر نبود ، حضرت عباس خوب بود كه هم پاك بود و هم كاربر ( 1 ) . اينكه مي گويند عارفا بحقه ، معرفت امام لازم است ، براي اينست كه فلسفه امامت ، پيشوايي و نمونه بودن و سرمشق بودن است .

امام ، انسان مافوق است نه مافوق انسان ، و به همين دليل مي تواند سرمشق بشود ، اگر مافوق انسان مي بود ، به هيچ وجه سرمشق نبود . لهذا به هر نسبت كه ما شخصيتها و حادثه ها را جنبه اعجاز آميز و مافوق انساني بدهيم ،از مكتب بودن و از رهبر بودن خارج كرده ايم . براي سرمشق شدن و نمونه بودن ، اطلاع صحيح لازم است ، اما اطلاعات غلط و تحريف شده نتيجه معكوس مي دهد و به هيچ وجه الهام بخش نيكيها و محرك تاريخ در جهت صحيح نخواهد بود ، بلكه اساسا نيرو نخواهد بود . نتيجه امام زين العابدين بيمار اينست كه امروز هر كس بيشتر آه بكشد و بنالد ، مردم او را تقديس كنند كه آقا شبيه امام بيمارند . تا اينجا خطر تحريف معلوم شد . اكنون ببينيم مقصر كيست ؟ هم خواص يعني علما مقصرند

1- مرحوم شمس واعظ مي گفت : چندي پيش در مشهد ما را به منزلي دعوت كردند . ما هم نمي دانستيم ، خيال مي كرديم رسما يك مهماني است . موقع ناهار شد . جمعيت هم زياد بود . آش آوردند ، اما چه آشي ! از لحاظ نيرو مثل ماش سفت كه به هر جا دست مي زدي ، تمامش از بشقاب بيرون مي جست .

به صاحبخانه گفتم : خدا پدرت را بيامرزد اين چيست كه به حلق خلق الله فرو مي كني ؟ ! گفت آقا ! اختيار داريد ، شما چرا همچو حرفي مي زنيد ؟ ! اين آش امام زين العابدين بيمار است . گفتم : پس قطعا بيماري ايشان از همين آش بوده .

/ 224