بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید آنكس كه مال خود را صرف خدمت و بناي خير مي كند به مال خود ابديت و ارزش مي دهد . آنكس كه اثر علمي باقي مي گذارد ، به فكر خود ، و آنكس كه اثر صنعتي و فني باقي مي گذارد ، به هنر خود ، و آنكس كه فرزند خود يا ديگران را تربيت مي كند ، به عمل خود ارزش و ابديت مي دهد ، و شهيد به خون خود ارزش و ابديت مي دهد . اين او دائره خودپرستي خود را توسعه داده بود . همچو شخصي اگر همه كرات آسماني را هم تسخير كند عملش جنبه تقدس و احترام پيدا نمي كند . عمل آنوقت مقدس است كه هدفي بيرون از خود پرستي داشته باشد ، ( 1 ) فقط به خاطر تكليف و وظيفه انجام شود ، خصوصا تكاليفي كه بشر در برابر نوع و اجتماع دارد." المقتول دون عياله و ماله " شهيد است چون به خاطر وظيفه و شرافت و تكليف وجدان و ديانت انجام مي گيرد نه به خاطر جلب منفعت مادي . حالا اگر انسان ، المقتول دون العدل و الحريه ، دون التوحيد و الايمان باشد قداست و قديسيتش به درجاتي بالاتر است .حس تعالي و تقدس حسي است اصيل در بشر و از صميم روح بشر سرچشمه مي گيرد مثل حس حقيقت خواهي ( علم ) ، نيكي " سودا چنين خوش است كه يكجا كند كسي " . اما عالم يا منفق يا معلم يا مربي يا هنرمند قسمتي از ما يملك خود را ارزش و ابديت مي دهد . قبلا گفتيم كه عالم و مربي و صنعتگر و فيلسوف و منفق ، مديون شهدايند و شهدا مديون كسي نيستند . خون شهيد به زمين نمي ريزد بلكه هزار برابر مي شود و به ديگران تزريق مي شودو در رگهاي ديگران براي هميشه جريان مي يابد و اينست معني جاويد شدن خون شهيد ، و اينست معني اينكه شهدا حماسه مي آفرينند . و به همين جهت پيشوايان آرزوي شهادت مي كردند ، و به همين جهت اسلام در هر زماني نيازمند به شهيد است . 1- اينجا بايد اين بحث تحقيق بشود كه ملاك اصلي قداست چيست ؟