حماسه حسینی جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حماسه حسینی - جلد 3

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفتند : اين ، تجسم فكر افلاطون است كه هر عشقي پس از رسيدن تبديل به بيزاري مي شود و معشوقها در اثر وصال منفورها مي شوند .

ولي اين تجسم يك تجسم بي روح بود . در اسلام تجسمهاي زنده و روحدار و جاندار و واقعي است . حادثه كربلا يك تجسم است از اسلام در همه جنبه ها اما جاندار و روحدار . حادثه امام حسين گوئي براي ايجاد يك نمايش حماسي و پرخاشگري و تراژدي و وعظي و عشق الهي و مساوات اسلامي و عواطف انساني ، همه در آخرين اوج به وسيله قهرمانهاي مختلف از پير و جوان ، زن و مرد ، آزاد و برده و يا آزاد شده ، بالغ و كودك به وجود آمده و همه ابعاد اسلام را هم نشان مي دهد .

هم توحيد و عرفان و عشق الهي و تسليم و رضا و نرد محبت با حق باختن و پاكبازي با خدا ، و هم در عين حال جنبه اعتراض و پرخاشگري شديد و همدردي با محرومان ، و هم حماسه اخلاقي تحرك و تحمس شجاعت و حماسه انساني ، و هم وعظ و اندرز و سكون خاص به آن ، و هم برابري و مساوات اسلامي ، و هم تجلي عاليترين عواطف اخلاقي و اسلامي ، مثلا ايثار ( داستان ابوالفضل ( ع " ، فداكاري و سبقت در آن .

اينست معني جامع بودن قيام حسيني . اولا از نظر هدف و مقصد و ايده و فكر حامل همه ايده هاي اصلي اسلام است نه يك جنبه خاص . ثانيا از نظر بازي كنندگان و متعهدان به نقش . بدمي مغصوبا علي حقي ( 1 ) .

14- گفتيم همانطور كه قرآن كريم در عين اينكه شعر نيست آهنگ پذير است آنهم آهنگهاي مختلف ، آنهم هر آهنگي متناسب با آياتي و متناسب با معاني آن آيات - آنچنانكه طه حسين در مرآش الاسلام ( آئينه اسلام - ترجمه مرحوم آيتي ) بيان كرده است - جريان حادثه كربلا نيز شبيه پذير يعني نمايش پذير است و سوژه فراوان دارد و با اينكه يك حادثه واقعي و طبيعي است آنچنان صورت گرفته كه گوئي خواسته اند با آن يك نمايشنامه تهيه كنند . اكنون مي گوئيم اين پرسوژه بودن و شبيه پذير بودن معلول يك چيز ديگر است و آن اينست كه گوئي در حادثه كربلا بنا بوده است كه اسلام در همه ابعادش و همه جنبه هايش تجلي كند و به عبارت ديگر عملا و واقعا - نه ظاهرا و براي تماشاي ديگران تجسم داده شود و به مرحله عمل درآيد . مسأله تجسم دادن فكر گاهي صرفا نقش است و شكل است و صورت است و نمايش است ، يعني بي روح است و به بازي گرفتن خيال است مثل آنچه آقاي راشد نقل مي كرد كه در يكي از موزه هاي خارجي مجسمه زني فوق العاده زيبا را بر روي تختي ديده

1- و همينطور كه به زحمت برمي خاست و دوباره به صورت به زمين مي خورد ، سنان نيزه اي به گرده حضرت زد ، و سپس نيزه را بيرون كشيد و در استخوانهاي سينه حضرت فرو برد . و همين سنان تيري پرتاب كرد كه در گلوي حضرت نشست . حضرت بر زمين نشست و تير را بيرون كشيد ، سپس دو دست مبارك به زير خون گرفت تا از خونش پرشد ، و با دودست خون آلود خود سر و صورت خويش رنگين ساخت و در همين حال مي گفت : اينگونه خدا را ديدار مي كنم كه به خونم آغشته باشم و حقم به تاراج رفته است .

/ 224