بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
پس چون نامه ها ( نامه هاي پيروان يزيد در كوفه ) نزد يزيد جمع شد ، سرجون مولاي معاويه را خواست و نامه ها را برايش خوانده و با او مشورت كرد كه چه كسي را والي كوفه گرداند . يزيد آنروزها بر عبيدالله بن زياد خشمگين بود . سرجون به او گفت : بگو بدانم اگر معاويه برايت دستوري داده باشد رأي او را مي پذيري ؟ گفت : آري . سرجون فرمان ( معاويه براي ) عبيدالله را جهت ولايت كوفه بيرون آورد . بهذا الكتاب . فأخذ برأيه و جمع الكوفة و البصرش لعبيد الله و كتب اليه و سيره اليه مع مسلم بن عمرو الباهلي والد قتيبة فأمره بطلب مسلم بن عقيل و بقتله أو نفيه ( 1 ) . . . در مقدمه " بررسي تاريخ عاشورا " آقاي غفاري مي نويسد : يزيد عموما عمر خود را در ديرهاي نصاري كه آنروز حكم ستون پنجم را داشت به سر مي برد و در لهو و لعب روزگار مي گذرانيد ( و قهرا از ارباب ديرها تعليمات و دستورات مي گرفت . و عجب اين است كه اين مراكز عبادت و انزوا ، سبب رواج فحشاء و شراب در جهان اسلام شد . چون شراب و خلوت با زن ممنوع نبود ، حجاب نيز معمول نبود ، خواه ناخواه همين مراكز عبادت تبديل به مركز فساد مي شد ) . يكي از قرائن بر اينكه يزيد تحت تأثير افكار مسيحي بوده است ، همان شعر معروف وي است كه مي گويد : شميسة كرم برجها قعردنها و مشرقها الساقي و مغربها فمي اذا نزلت من دنها في زجاجة حكت نفرا بين الحطيم و زمزم فان حرمت يوما علي دين احمد فخذها علي دين المسيح بن مريم ( 2 )
1- نوشت و آنرا توسط مسلم بن عمر و باهلي پدر قتيبه به سوي وي ارسال داشت و به او فرمان جستجوي مسلم بن عقيل و كشتن يا تبعيدش را صادر نمود .