بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید ابوسفيان گفت : ملك است و سلطنت ، حق و معنا و بهشت و جهنم همه دروغ است . اين توپ را نگذاريد از تيپ شما خارج بشود ، به يكديگر پاس بدهيد و نگذاريد از ميان شما خارج شود ، آن را موروثي كنيد .موضوع ولايت عهد يزيد و بيعت گرفتن از مردم و در مقدم همه امام حسين ، جامه عمل پوشاندن به تفكر خطرناك ابوسفياني يعني به تفكر حزبي بود كه آن هم به نوبه خود اصولي بود . ولي مردم ظاهربين و گول تظاهر خور و حمل به ظاهر كن هيچگونه توجهي به اين امور نداشتند ( و اينكه امام حسين فرمود : و علي الاسلام السلام اذ قد بليت الامة براع مثل يزيد حقيقتي بود كه حسين درك مي كرد و ديگران درك نمي كردند . امام حسين مي ديد كه با خلافت يزيد اصل ابوسفياني : و لتصبرن الي صبيانكم وراثة دارد عملي مي شود و ممكن است در اثر سكوت ، اين مطلب سنتي بشودو احاديثي هم جعل شود كه خلافت بايد در خاندان ابوسفيان بماند ) . امام حسين به دست يهود و نصاري و مجوس و يا مشركين عرب يا اهل رده كشته نشد ، به دست مسلمانان و بلكه دوستان پدرش كشته شد و حتي به دست شاميان كشته نشد ، به دست كوفيان كشته شد . البته كوفيان مرعوب بودند و عامه پيرو رؤسا بودند و رؤسا از رشوه آبستن بودند : اما رؤساؤهم فقد اعظمت رشوتهم و ملئت غرائرهم آنها جوالهاشان پرشده بود ، حواله هاي كلان بانكي دريافت كرده بودند ، ليره و دلار سبيل بود براي آنها ، ولي عمده درك ضعيف عامه و فراموش كاري عامه بود چنانكه [ در قسمت ] بعد خواهيم گفت . گفتيم كه يكي از علل و يا مهمترين علت شهادت امام حسين و يا مهمترين علت گرويدن مردم به امويان جهالت مردم بود . از طرفي هم مي دانيم امام حسين با يزيد مبارزه نمي كرد ، او بالاتر از اين بود كه هدفش شخص و فرد باشد ، هدف او اصولي و كلي بود . در حقيقت امام حسين با ظلم مبارزه مي كردو با جهل ، چنانكه در زيارت به ما تلقين و تعليم كرده اند كه هدف اين مبارزه از بين بردن جهل و گمراهي است چنانكه در زيارت اربعين است: و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهالة و حيرش الضلالة ( 1 ) . اكنون توضيح مي دهم كه مقصود از جهالت مردم اين نبود كه چون مردم بي سواد بودند و درس نخوانده بودند مرتكب چنين عملي شدندو اگر درس خوانده و تحصيل كرده مي بودند نمي كردند . نه ، در اصطلاح دين جهالت ، بيشتر در مقابل عقل گفته مي شود و مقصود آن تنبه عقلي است كه مردم بايد داشته باشند . ( و به عبارت ديگر قوه تجزيه و تحليل قضاياي مشهود و تطبيق كليات بر جزئيات است و اين چندان ربطي به سواد و بي سوادي ندارد . علم ، حفظ و ضبط كليات است و عقل قوه تحليل است ) . به عبارت ديگر امام حسين شهيد فراموشكاري مردم شد زيرا مردم اگر در تاريخ پنجاه شصت ساله خودشان فكر مي كردندو قوه تنبه و استنتاج و عبرت گيري در آنها مي بود و به تعبير سيد الشهدا كه فرمود : ارجعوا الي عقولكم اگر به عقل و تجربه پنجاه شصت ساله خود رجوع 1- [ ترجمه : و خون قلب خويش را در راه تو نثار كرد تا بندگان تو را از ناداني و حيرت گمراهي نجات بخشد ] .