بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید حرارش في قلوب المؤمنين لا يبرد ابدا . پس معلوم مي شود فلسفه اين كار تهديد دشمن و تقبيح كارهاي آنها است ، تحسين اين دسته و تشويق به اين نوع كار و تقبيح آن دسته و ايجاد نفرت [ نسبت به ] آن نوع كار ( 1 ) . البته حضرت زهرا خوشحال مي شود اما از باب اينكه نيت و هدف حضرت زهرا و حضرت رسول و حضرت امير و حضرت امام حسين همه يكي استو آن يتلوا عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمة است . البته خوشحال مي شود كه به وسيله ذكر فرزندش حسين مردم در دنيا و آخرت سعادتمند شوند ، مردم در همان راهي حركت كنند كه فرزندش حسين حركت كرده است .بعد از مردن معاويه از امام حسين بيعت خواستند . در منزل حاكم مدينه حاضر شد و بيعت نكرد . روز بعد مروان حكم ، و دشمنان ما را كساني قرار داد كه بر ايشان خرده مي گيرند از خويشان ما يا غير آنها ، آنان را تهديد مي كنند و اعمال ايشان را زشت مي شمرند] . 1- [ در حاشيه اين پاراگراف استاد شهيد نوشته اند : ] آيا منظور از عزاداري همدردي و تسليت است ؟ ! و يا منظور بردن ثواب است ؟ ! در صورتي كه خود ثواب و كار درست و معقول ، داراي مصلحت ذاتي است . پس نخست بايد ببينيم كه آن مصلحت ذاتي كه در سلسله علل حكم است چيست تا نوبت برسد به ثواب كه در سلسله معلولات حكم است .