نظم در اصحاب سيدالشهداء - حماسه حسینی جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حماسه حسینی - جلد 3

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



نظم در اصحاب سيدالشهداء

مطابق نقل عقاد ( ص 184 ) نظمي در كار اصحاب سيد الشهدا بود از اين جهت كه بعضي خودشان را وقايه و سپر امام حسين قرار مي دادند و تا او مي افتاد فورا آن جا ( خلا ) پر مي شد . گاهي شعرا در بيان خود مي گويند :آرزويم اينست كه يك لحظه محبوب خود را ببينم و بميرم ، آرزويم اينست فلان مقصودم حاصل شود و بميرم . به قدري يك موضوع جالب مي شود كه حاضرند تمام زندگي را و تمام امتداد زمان را در يك لحظه جمع كنند ولي با آن كيفيتي كه مي خواهند.

از حيات ، كيفيت حيات را مي خواهند نه كميت آن را . ( اين جان عاريت كه به حافظ سپرد دوست . . . ) . اصحاب اباعبدالله از كميت حيات گذشتند و همه حيات را و خوشيهاي حيات را - خوشيهائي كه فقط عده معدودي از صاحبان روحيه عظيم آن را درك مي كنند - در يك نصف روز به علاوه يك شب جمع كردند براي خود . خدا مي داند كه چه عظمت و جلال و زيبائي و جمالي داشته آن فداكاريها و آن به خاك افتادن ها ! انسان نصف روز زنده بماند ولي غرق در آن حالت معنوي باشد برتري دارد بر هزار سال زندگي حيواني كه جز خوردن و خوابيدن كيفيتي ندارد . بعضي گفته اند ما طالب عرض عمريم نه طول عمر . عرض عمر كيفيت عمر است . عرض عمر هم در نظرها مختلف است ، از نظر بعضيها شكمخوارگي و مستي و قمار و باده گساري استو از نظر بعضي حريت و استقلال و زير فشار نبودن و عشق معنوي و الهي است . " موسوليني " مي گفت : انسان يك سال مثل شير زندگي كند بهتر است از اينكه صد سال مثل گوسفند زندگي كند ، ولي گفت : اين گفته را پنهان كنيد .

عرض عمر در نظر موسوليني شيري و درندگي بود و در نظر علي ( ع ) مثلا عبادت و خدمت به حقيقت بود .

شجاعت اصحاب اباعبدالله و اعمال حاكي از عقب نشيني لشكر عمر سعد

كارهائي سپاه عمر سعد در كربلا كردند كه مي نماياند واقعا در مقابل اين عده قليل عاجز ماندند . از آن جمله :

1- سر باز زدن از جنگ تن بتن و دست به تيراندازي زدن .

2- حمله كردن از پشت خيمه ها براي اينكه خيمه ها را بسوزانندو يا از پشت خنجر بزنند .

3- دستور عمر سعد در مقاتله با شخص سيدالشهدا كه گفت : هذا ابن قتال العرب و دستور او كه مانع صحبت كردن حسين ( ع ) بشوند .

اعمال دنائت مابانه لشكر عمر سعد

دنائتهائي كه اصحاب يزيد به خرج دادند كه از قانون جنگ و فروسيت به كلي دور بود :

1- منع آب ( نه تنها بر حريف بلكه بر اطفال و كودكان ) .

2- كشتن اطفال ، خصوصا در برابر ديدگان مادر و خواهر و عمه ، نظير قضيه طفلي كه له قرطان ( 1 ) .

3- برهنه كردن بدن امام حسين به واسطه طمع در لباسهاي آن حضرت .

4- ريختن به سرزنها و كندن حلي و زيور از بدن آنها .

5- سنگباران و تير باران كردن آن عده قليل .

6- شماتتهاي لاذع ( 2 ) .

7- سر شهيد به گردن اسب آويختن .

8- سب و دشنام .

9- اسب تاختن بر بدن آن حضرت .

10- تنگ گرفتن بر اسيران و زدن آنها و سوار كردن آنها بر شتران بي جهاز .

11- غل كردن بيمار ( امام سجاد عليه السلام ) .

12- مقابل كردن سرها و اسراء .

13- جاي بد به اسيران دادن .

14- شماتت به اسيران داغديده .

15- جسارت به سر مقدس و دندانهاي مقدس .

16- كشتن زن ( مادر وهب ) .

17- عبور دادن اسيران از قتلگاه ( اگر به تقاضاي خود اسيران براي وداع نبوده ) .

18- آتش زدن به خيام در شبي كه اسرا بايد هنوز بمانند و بسر برند .

19- نان و غذا ندادن به اطفال به طوري كه اطفال معصوم از دست مردم نان و خرما مي گرفتند و ام كلثوم مانع مي شد .


1- [ دو گوشواره داشت ] .

2- [ شماتتهاي نيش دار و گزنده ] .

/ 224