بخشی از زیبایی های نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بخشی از زیبایی های نهج البلاغه - نسخه متنی

جورج جرداق؛ مترجم: محمدرضا انصاری محلاتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فنا ناپذير فروختند برادران ما كه خونهايشان در جنگ صفين ريخته شد چه زيانى بردند از اين كه امروز زنده نيستند تا غصه‏ها بخود راه داده و آب تيره بياشامند راستى- سوگند بخدا- خدا را دريافتند، خدا هم پاداششان را بطور كامل عطا كرد و آنان را بعد از خوف و ترس، در سراى ايمنى جاى داد كجا هستند برادران من كه راه درست پيش گرفتند و بر حق و حقيقت در گذشتند كجا است عمار كجا است ابن تيهان كجا است ذو الشهادتين كجا هستند امثال اينان از برادرانشان كه با هم بر مرگ پيمان بستند».

نوف مى‏گويد: در اين هنگام على (عليه السلام) با دست به ريش خود زد و گريه‏ى بسيار كرد ضرار بن حمزه ضبائى مى‏گويد: گواهى مى‏دهم كه او را (منظورش امام است) در جائى كه عبادت ميكرد ديدم، هنگامى كه شب پرده‏هاى تاريكى را گسترده بود در محراب عبادت ايستاده و ريش خود را در دست گرفته و بخود مى‏پيچد و بسان محزون گريه ميكند و مى‏گويد: «اى دنيا اى دنيا، دور شو از من آيا خود را به من عرضه ميكنى يا خواهان من هستى زمان تو نزديك مباد، چه دور است آرزوى تو ديگرى را بفريب، من بتو نيازى ندارم، ترا سه بار طلاق گفته‏ام كه در آن باز گشتى نيست. زندگى تو كوتاه و اهميت تو ناچيز و آرزوى تو پست است آه از كمى توشه و درازى راه و دورى سفر و عظمت جايگاه ورود».

/ 309