بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مىزنم، شمشيرى كه هيچكس را به آن نزدهام مگر آنكه داخل آتش شده است بخدا قسم اگر حسن و حسين كارى كه تو كردى انجام داده بودند، با آنان صلح و آشتى نمىكردم و از ناحيه من به خواستهاى نمىرسيدند تا آنكه حق را از آنها بگيرم و باطل ناشى از ستم آنان را زايل سازم
حكمران و رشوه
هنگامى كه به حضرت خبر رسيد كه عثمان بن حنيف انصارى فرماندار وى در بصره، دعوت مهمانى گروهى از بصريان را پذيرفته و به مهمانى مزبور رفته، براى او نامهاى چنين نوشت: پس از سپاس و درود، اى پسر حنيف، به من خبر رسيده كه يكى از جوانان اهل بصره تو را به مهمانى دعوت كرده و تو شتابان به آن مهمانى رفتهاى و غذاهاى رنگارنگ براى تو خواستهاند و كاسههاى بزرگ پيش تو آوردهاند گمان نمىكردم تو به مهمانى گروهى بروى كه نيازمندانشان را دور و ثروتمندانشان را دعوت مىكنند.آگاه باشيد، پيشواى شما از دنياى خود به دو جامعه كهنه، و از خوراكش به دو گرده نان اكتفا كرده است آگاه باشيد شما بر چنين