بخشی از زیبایی های نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بخشی از زیبایی های نهج البلاغه - نسخه متنی

جورج جرداق؛ مترجم: محمدرضا انصاری محلاتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آن همه عظمت يكى از اين لباس‏ها را به تن نداشت». راستى اگر وحدت وجود نبود و زيبائى، مدار وجود واحد را تشكيل نمى‏داد و ربط دهنده اجزاى آن از آغاز تا انجام نبود، كجا خاكها، صخره‏ها و ابرهاى آسمان مى‏توانستند اين زيبائى و جمال را بوجود بياورند همين زيبائى و جمال است كه مدار انديشه و احساسات هنرمند- اين آفريدگار كوچك- را تشكيل مى‏دهد حضرت مسيح نيز سخنى جالب دارد. او در آن هنگام كه گروهى زن زناكارى را كه تن به قانون آنان داده بود نزد وى آوردند، به آنان چنين خطاب كرد: «بايد از شما مردم، آن كس كه گناهكار نيست اين زن بدكاره را سنگسار كند» شاعر بزرگ ديگرى از زبان سليمان بن داود چنين سخن مى‏گويد: «روزگارى مى‏گذرد و روزگارى مى‏آيد، اما زمين در طول زمان بحال خود باقى است. خورشيد طلوع ميكند و خورشيد غروب ميكند، آن گاه بسوى جايگاهى كه از آنجا طلوع نموده مى‏شتابد. باد، راهى جنوب مى‏شود و بسوى شمال گردش ميكند، در مسير خود مى‏چرخد و سپس به مدارهاى خود باز مى‏گردد رودها همه به دريا مى‏ريزند و دريا پر نمى‏شود آن گاه به همان جائى كه از آنجا جارى شده‏اند باز مى‏گردند تا دوباره جارى شوند» در جاى ديگر مى‏گويد:

/ 309