ترس و اضطراب اثر ديگر گرايش و دلبستگي به دنياست. ناآرامي افراد عادي، به دليل اتكاي آنان به چيزي است كه خود تكيهگاهي ندارد. از اينرو، به صورت ضربالمثل گفته شده: «الغريق يتشبّث بكلّ حشيش»؛ انسان غرق شده به هر گياهي تكيه ميكند و دست مياندازد تا نجات پيدا كند، زيرا خيال ميكند كه آن گياه در دريا ريشه دارد و قوي است.كساني كه در محبت دنيا غرق شدهاند، دست و پا ميزنند و هر لحظه احساس خطر ميكنند و به اين و آن متمسّك ميشوند و به زرق و برقها تكيه ميكنند تا از اضطراب برهند، ولي نميتوانند.[1] ـ بحارالأنوار، ج 61، ص 24. [2] ـ همان، ج 90، ص 156.