هدایتگران راه نور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هدایتگران راه نور - نسخه متنی

سید محمدتقی مدرسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

محمّد بن مسلم از آن حضرت 16000 حديث در علوم گوناگون روايت كرده است.

اين نكته در باره بسيارى ديگر از دانشمندان گرانقدر نيز صدق مى كند به طورى كه يكى از آنان مى گويد: در اين مسجد )مسجد كوفه(900 استاد را ديدم كه هر كدام مى گفتند: قال جعفر بن محمّد! حتّى ابوحنيفه مى گويد:
"اگر آن دو سال نبود هر آينه نعمان - نام كوچك ابو حنيفه - نابودمى شد".

بالاخره آنكه بايد بدانيم كه از هيچ يك از دوازده امام و بلكه چهارده معصوم كه رسول خداصلى الله عليه وآله هم در ميان آنان محسوب است، به اندازه اى كه از امام صادق روايت نقل كرده اند، روايت نقل نشده است.

دانشمندان متأخر شيعه، به گرد آورى رواياتى كه از معصومين عليهم السلام نقل شده پرداخته اند.

بحار الانوار مجلسى شامل 110 جلد است.

جامع الاخبارنراقى كتابى است در رديف بحار الانوار و مستدرك بحار الانوار هم چيزى همانند بحار است، امّا بيشترين صفحات اين كتابها و نظاير آنهاشامل احاديث امام صادق عليه السلام، كه بيشتر اين احاديث در فقه و حكمت وتفسير و مانند آنها مى باشد.

امّا از رواياتى كه در ديگر علوم از آن حضرت نقل شده، جز اندكى به دست ما نرسيده است، زيرا بيشتر اين روايات قربانى اختلافات سياسى شده كه متعاقب دوران امام صادق به وقوع پيوست.

چه بسيار كتابهاى خطى شيعه كه به آتش منحرفان سوخته شد و از بين رفت!!
تنها بهره كتابخانه هاى فاطميون و مصر از اين ميان به بيش از سه ميليون نسخه خطى مى رسد.

چه بسيار كتابهايى كه امواج خروشان دجله و فرات آنها را به كام خود كشيد و يا به آتش طمع عبّاسيان در بغداد وكوفه سوخت!! چه بسيار محدثان دانشمند و فرهيخته اى كه دانشهاى گوناگون در دلهايشان موج مى زد و مى تپيد، امّا از ترس كشتارها وجنايات عبّاسيان، جرأت اظهار ونشر آنها را نداشتند!!
اين ابن ابى عمير است كه روزگارى دراز در زندانهاى بنى عبّاس به سربرد ومتأسفانه، تأليفاتش در اين مدّت پنهان ماند و حتّى زير خاك دفن شد و خاك آنهارا خورد و بدين سان احاديث بسيارى واز جمله صحيحةالاعمال از بين رفت.

اين محمّد بن مسلم است كه سى هزار حديث از امام صادق عليه السلام حفظاست، امّا حتّى يكى از آنها را هم نقل نمى كند!
هنگامى كه ما از اين مسائل آگاه مى شويم، مى توانيم به عمق فرهنگ اين مدرسه جهان اسلامى و نيز وسعت افق پهناور آن پى ببريم.

مشهور است كه روش امام جعفر صادق مطابق با جديدترين روشهاى آموزش و پرورش در جهان بوده است.

حوزه درسى آن حضرت، به تربيت متخصصان اهتمام نشان مى داد.

مثلاً هشام بن حكم متخصص درمباحث تئوريك بود و يا زرّاره و محمّد بن مسلم وعدّه اى ديگر در مسائل دينى تخصّص داشتند و جابر بن حيان متخصّص رياضيات بود و.

به طورى كه وقتى كسى نزد آن حضرت براى علم اندوزى مى آمد، اومى پرسيد كه خواهان آموختن كدام علم است؟ اگر مرد پاسخ مى داد: فقه.

امام او را به متخصّصان فقه راهنمايى مى كرد و اگر مى گفت: تفسير.

او رابه متخصّصان تفسير دلالت مى كرد و به همين ترتيب اگر مى گفت: حديث يا سيره يا رياضيات يا پزشكى يا شيمى، آن حضرت وى را به برجستگان وخبرگان در اين علوم راهنمايى مى كرد و آن دانشجو به ملازمت هر كس كه خود مى خواست، در مى آمد تا پس از مدّتى به دانشمندى تواناوبرجسته در دانش دلخواه خود تبديل شود.

كسانى كه به مدرسه امام صادق عليه السلام مى آمدند، اهل منطقه و ناحيه اى خاص نبودند.

سرشت جهان اسلام در عصر امام صادق چنان بود كه گسترش علم وفرهنگ و معرفت را در هر خانه اى اقتضا مى كرد.

زيرافتوحات پى در پى مسلمانان، دروازه هاى تازه اى از راههاى گوناگون زندگى و آداب و رسوم وانديشه هاى مردم را به روى آنان مى گشودوموجب پديد آمدن بر خوردى تازه ميان انديشه هاى اسلامى و تئوريهاى ديگر مى شد.

اين برخورد تازه در طريقه زندگى در نزد مسلمانان و امتزاج آن با آداب و رسوم ايرانيان و روميان و ديگر همسايگان حكومت اسلامى موجب مى شد تا جامعه نوينى پديد آيد كه عميقاً و كاملاً تحت تأثير وضع جديد قرار گيرد و از راه اسلام منحرف گردد و همين امر باعث ايجادتناقضاتى در حيات جامعه مسلمانان شد و باز نمودهاى منفى بسيارى ازاين امتزاج طبيعى و ناگهانى از خود بر جاى گذارد.

از اين رو، مردم در آن روزگار به فرا گيرى علم و دانش شتاب ورزيدند و براى دستيابى به دانش بيشتر، خود را به محضر امام صادق عليه السلام رساندند.

طوايف گوناگونى از گوشه و كنار جهان اسلام به نزد آن حضرت رفتند، مركز حساسى كه آن حضرت انتخاب كرده بود، دستيابى آنان را به وى آسان مى ساخت چرا كه آن حضرت در بيشتر عمر خود، مدينه را كه به مثابه عصب حساس جهان اسلام به شمار مى آمد به عنوان مقرّ و پايگاه خود اختيار كرد.

هر ساله گروههاى بسيارى از مسلمانان براى اداى مناسك حج و رفع مشكلات و مسائل عملى ونظرى خود به حرمين )مكّه و مدينه( رهسپار مى شدند و در آنجا بود كه آنان با امام صادق ومدرسه بزرگ آن حضرت برخورد مى كردند و هر آنچه را كه مى خواستند در نزد حضرتش مى يافتند.

در اينجا، مناسبت دارد كه اجمالاً به موج الحادى كه در دوران زندگى امام صادق عليه السلام بر جامعه اسلامى يورش آورده بود، اشاره اى كنيم.

اين موج با مدرسه امام صادق نيز برخورد كرد، امّا آن را سدى استوار و خلل ناپذير يافت كه از عهده پاسخ گويى به آن موج بر آمد و آن را از حركت باز انداخت و به غبار تبديل كرد.

از آنجا كه ما مى كوشيم زندگى آن امام بزرگ را خلاصه وار بررسى كنيم وخطوط ويژه مدرسه بزرگ آن حضرت را مشخص سازيم، بايد مرورى گذرا نيز به اين موج فراگير داشته باشيم.

پيش از اين گفتيم كه فتوحات اسلامى، موجب شد تا بر خوردهاى نيرومندى ميان مسلمانان و تازه مسلمانان پديد آيد.

از آنجا كه بيشترمسلمانان درك و بينشى شايسته و استوار از اسلام نداشتند، اين برخوردها به نتيجه اى نا مطلوب و منفى انجاميد، و مسلمانان را به دوگروه تقسيم كرد.

/ 25