بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
و كل واقعيت در اختيار فرشته خدا قرار مي گيريد . مقصود شبهه كنندگان از گم شدن اين است كه هر ذره اي از بدن ما به جايي مي افتد و اثري از آن باقي نمي ماند ، پس چگونه اين بدن ما را بار ديگر زنده مي كنند ؟ عين اين شبهه كه مربوط است به متفرق شدن و گم شدن اجزاي بدن ، در آيات ديگر قرآن نيز آمده است و جواب ديگري به آن داده شده است و آن اينكه همه اين " گم شدنها " ، از نظر شما گم شدن است ، براي بشر دشوار و بلكه ناممكن است كه اين ذرات را جمع آوري كند ، اما براي خدا كه علم و قدرتش نامتناهي است هيچ اشكالي نيست .در آيات مذكور سخن منكران مستقيما درباره اجزاي بدن است كه چگونه و از كجا جمع آوري مي شود ؟ ولي در اينجا به گونه ديگر جواب داده است ، زيرا در اينجا سخن صرفا در اين نيست كه اجزاي بدن هر كدام به جايي مي افتد و اثري از آنها نيست ، بلكه در اين است كه با گم شدن اجزاي بدن ، ما گم مي شويم و ديگر " ما " و " من " در كار نيست . به عبارت ديگر ، سخن شبهه كنندگان اين است كه با متفرق شدن اجزاء بدن شخصيت واقعي ما نيست و نابود مي شود .قرآن در اينجا اين گونه پاسخ مي گويد كه برخلاف گمان شما شخصيت واقعي شما هيچ وقت گم نمي شود تا نيازي به پيدا كردن داشته باشد ، از اول در اختيار فرشتگان ما قرار مي گيرد . اين آيه نيز در كمال صراحت بقاي شخصيت واقعي انسان ( بقاي روح ) را پس از مرگ ، علي رغم فاني شدن اعضاي بدن ، ذكر مي كند .3. الله يتوفي الانفس حين موتها و التي لم تمت في منامها فيمسك التي قضي عليها الموت و يرسل الاخري الي اجل مسمي ان في ذلك لايات لقوم يتفكرون ( 1 ) . خداوند نفوس را در حين موت ، و آن كه نمرده است ، در حين خواب ، به تمام و كمال دريافت مي كند ، پس آن كس را كه مقرر شده است بميرد نگه مي دارد و ديگري را تا مدت معيني باز مي فرستد . اين آيه شباهت و سنخيت خواب و مرگ - و ضمنا شباهت و سنخيت بيداري و بعث اخروي - را بيان مي كند . خواب ، مرگ ضعيف و كوچك است و مرگ ، خواب شديد و بزرگ ، و در هر دو مرحله روح و نفس انسان از نشئه اي به نشئه ديگر انتقال مي يابد با اين تفاوت كه در حين خواب ، انسان غالبا توجه ندارد و هنگامي كه بيدار مي شود نمي داند كه در حقيقت از سفري بازگشته است ، بر خلاف حالت مرگ كه همه چيز بر او روشن است . از مجموع اين سه آيه كاملا مي توان فهميد كه ماهيت مرگ از نظر قرآن نيستي و نابودي و تمام شدن نيست ، بلكه انتقال از نشئه اي به نشئه ديگر است . ضمنا ماهيت خواب از نظر قرآن نيز روشن شد ، معلوم شد كه خواب هر چند از نظر جسمي و ظاهري تعطيل قواي طبيعت است ، ولي از نظر روحي و نفسي نوعي گريز و رجوع به باطن و ملكوت است . مساله خواب نيز مانند مساله مرگ از نظر علم از مجهولات است . آنچه علم در اين زمينه مي شناسد قسمتي از جريانات جسماني است كه در قلمرو بدن صورت مي گيرد .1. زمر / . 42