وحدت رويّه قضايى - سیاست نامه امام علی(علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیاست نامه امام علی(علیه السلام) - نسخه متنی

محمد محمدی ری شهری، سید محمدکاظم طباطبایی، سید محمود طباطبایی نژاد، محمدعلی مهدوی راد؛ ترجمه: مهدی مهریزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وحدت رويّه قضايى

از جمله امورى كه اميرالمؤمنين عليه السلام در داورى بر آن تأكيد داشت، همگونى داورى ها و به ديگر سخن، وحدت رويه در قضا بوده است. اگر مردمان بنگرند كه داوران در قضاياى همگون، داورى هاى گونه گون مى كنند، بى گمان، اوّلين عكس العمل آن، بى اعتمادى مردم به دستگاه قضايى و باور نداشتن به پشتوانه قانونى درست داورى هاست. امام، تأكيد مى كند كه گونه گونى داورى ها و اختلاف در قضاوت، زمينه هاى اجراى عدالت را مى زدايد و در جامعه، تفرقه مى آفريند. امام توصيه مى كند كه قاضيان، در امورى كه اختلافى است، با هم سخن بگويند و با بحث و بررسى، به وحدت نظر برسند، و اگر چنين نشد، مسئله را به رهبرى ارائه دهند و بر حكم او گردن نهند؛ يعنى مسئوليت ايجاد وحدت رويه در داورى، به واقع، به عهده ى پيشوايى جامعه است.

تساوى همگان در برابر قانون

امام على عليه السلام، بر برابرى همگان در اجراى احكامْ تأكيد مى كند.در نظام علوى، همه ى مردم، در برابر قانونْ يكسان هستند و دستگاه قضايى، از چنان مكانت و جايگاهى استوارْ برخوردار است كه مى تواند قانون را درباره ى همگان اجرا كند، و مردم نيز، در تمام لايه هاى اجتماع، حتى در سطح حاكمان، بر حكم قاضيان و دستگاه قضايى تن دهند. امام، در آموزه هايش بر اين برابرى تأكيد مى كرد و با آن همه عظمت و جلالت و جايگاه والا در علم و عمل، در برابر دستگاه قضايى حكومت خود، فروتنانه مى ايستاد و به پرسش هاى قاضى منصوب خود، پاسخ مى گفت و بدين سان، هم اهمّيت دستگاه قضايى را نشان مى داد و هم از جايگاه داورى حراست مى كرد و هم عملاً، پاسدارى از حقوق مردم را نشان مى داد؛ تا مگر درسى باشد براى همگان و آيندگان.

جايگاه مصالح نظام اسلامى در صدور حكم

پيش تر آورديم كه على عليه السلام، حقيقت را هرگز به مسلخ مصلحت نمى بُرد و با تكيه بر مصالح مشخّص، موضع نمى گرفت؛ ولى او پيشوا بود، پيشواى مردم و حافظ نظامِ در خدمت مردم. بدين سان، براى برترين مصلحت، كه حفظ نظام بود، نظامى كه در خدمت مردم و براى آنان است، جايگاه و ارزشى والا قائل بود.

امام، در داورى ها اذعان مى دارد كه به مصالح نظامْ توجه شود. در نظام علوى كه هيچ چيز نمى تواند مانع اجراى قوانين اصيل اسلامى در دستگاه قضايى شود، مصالح نظام، در چگونگى اجراى احكامْ جايگاهى ويژه دارد. ايشان در جايى به دليل شرايط خاصّ اجتماعى، فرهنگى و سياسى، و برداشت ويژه ى مردم از قانون الهى، داورى بر اساس قوانين اصيل و استوار اسلامى را تفرقه آفرين تشخيص داده، و با اجراى آن، اساس حكومت را متزلزل ديده، داورى را روا ندانسته است تا جامعه دچار تفرقه نشود. چنين است كه امام به شريح مى فرمايد:
اقضِ كما كنتَ تقضى، حتى يجتمع أمر الناس. [ ر.ك: ح 399. ]

همان گونه كه در گذشته داورى مى كردى، داورى كن، تا اجتماع مردمْ شكل گيرد.

سياست هاى امنيتى

جامعه ى ناامن و آكنده از هرج و مرج، به جنگلى بى قانون و آشفته، مانندتر است تا به جامعه ى انسانى. در نگاه على عليه السلام، جامعه ى تهى از آرامش و امنيت، بدترين سرزمين هاست. امام، از جمله مهم ترين دلايل پذيرش حكومت را بازگرداندن آرامش و امنيت به جامعه دانست. بدين سان، آن بزرگوار، توجّهى بليغ به امنيت داشت و بدان، توجّهى عظيمْ مبذول مى داشت. اصول و شيوه هاى سياست هاى امنيتى امام و تلاش آن بزرگوار در ايجاد امنيت را بدين گونه مى توان برشمرد:

تاسيس نظام اطّلاعاتى كارآمد

گو اين كه در سيره ى امام على عليه السلام، از تشكيلاتى با عنوان نظام اطّلاعاتى سخن نرفته است، امّا نصوص مختلف و پراكنده اى كه در زمينه ى مأموريت هاى اطّلاعاتى وجود دارد، و اقداماتى كه آن بزرگوار، به روزگار حكومتش بر اساس جمع آورى گزارش هاى پنهانى انجام مى داده است، همه و همه، نشان دهنده ى اين است كه حكومت امام، از وجود تشكيلاتى كارآمد و دقيقْ برخورد بوده است. جستجوى پنهانى و جمع آورى گزارش هاى گونه گون مرتبط با امنيت داخلى، اطّلاعات نظامى و عملكرد كارگزاران، وظيفه ى اساسى اين تشكيلات است. متأسفانه از جزئيات تشكيلات ياد شده، اطّلاعى در دست نيست؛ امّا از آثار و چگونگى تصميم هاى امام، كاملاً مى توان به وجود آن پى برد.
اين تشكيلات را مى توان يك يا چند دستگاه اطّلاعاتى تلقّى كرد.

تشنج زدايى

از جمله آموزه هاى ارجمند علوى، توجّه به دگرگونى انديشه وموضع مخاصمان است.
خصومت بسيارى از مخاصمان، از ناآگاهى به مواضع و عدم اطّلاع آنها از شيوه و روش ها و چرايى آنها سرچشمه گرفته است. امام، تأكيد مى كند كه بايد در جهت تصحيح انديشه و آن گاه تغيير موضع مخالفان كوشيد و به تعبير آن بزرگوار، استصلاح الأعداء و استصلاح الأضداد را چونان شيوه اى در سياست حكومت، اعمال كرد.

امام، جذب مخاصمان و سالم سازى ذهنى و استوار سازى موضع آنان را كمال دورانديشى وژرفنگرى مى داند وتأكيد مى كند كه دگرگون سازى انديشه و موضع دشمن، با نيك گفتارى و زيبا كردارى، بسى سهل تر و كارآمدتر است تا به آوردگاه كشاندن دشمن، و چونان شيوه اى از جمله در جهت استصلاح و به نيكى واداشتن مخاصمانى كه بد كرده اند، اثر مى گذارد. اين همه، نشان آن است كه امام، با حركت در جهت تبديل دشمن به دوست و مصالحه هوشيارانه با دشمن، سياست تشنّج زدايى را پيشه كرده است و براى استقرار امنيت داخلى، بر سياست تشنج زدايى تأكيد مى كرده است.

/ 170