سخن پژوهشكده - سید محمدکاظم یزدی فقیه دور اندیش نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سید محمدکاظم یزدی فقیه دور اندیش - نسخه متنی

مرتضی بذر افشان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سخن پژوهشكده

درد امروز بشر، مولود فقر صنعت و تكنولوژى نيست، بلكه بيشتر نتيجه كمبود معنويت و اخلاق و فرهنگ است.انسانى كه سالهاست بر كره ماه قدم نهاده، هنوز يك بار در قلب مهتابى و كرانه باورهاى فطرى خويش خيمهنزده است.

انسان روزگار ما با ابزارهاى پيشرفته و پيچيده، اوج كهكشانها و اقيانوسهارا رصد مى كند، ولى در ميان امواجمتراكم ظلمت برخاسته از كردار و رفتارظالمانه، خويشتن خويش را گم كرده است.

بشر هر روز، كف درياها و دل آسمانها را با ابزارهاى قوى مى بيند ودرمى نوردد، اما براى يك ساعت به عمق روحپهناور خويش نپرداخته و ازخويش بيگانه شده است.

نياز انسان، فقط خوراك و پوشاك و تفريح و مسائل مادى نيست، عطش اين روح ناآرام و ماجراجو در جستجوىآب و غذا و گشت و گذار در زمين وآسمان خلاصه نمى شود. آدميزاد قرن حاضر «حيات طيبه » را با رفاه و«توسعهاقتصادى و صنعتى » اشتباه گرفته و در پى اقتصاد و لذت و رفاه، بدون توجه به فرهنگ و عقيده و اخلاق، دويدندر پى سراب را تكرار مى كند، ولى هرچه بيشتر مى دود دورتر، خسته تر، مايوس تر و ناكام تر مى گردد.

در اين ظلمت آباد كه مدعيان هدايت انسان، وى را در ميان گرد و غباركوير جهل و نفاق و فقر و بيداد، سرگردانكرده اند، تشخيص آب از سراب و راه از بيراهه بسيار دشوار است.

در اين «حيرت آباد انديشه ها» نسل جوان چگونه راه را پيدا كند و صراطسعادت را از جاده هاى منتهى به سوىپرتگاه و گردنه هاى دزدان فضيلت، بازشناسد؟ معرفت درست و نادرست را با كدام ميزان بسنجد و اخلاق و ادبرادر كدام مكتب بياموزد؟ بدون شك، بسيارى از مذاهب و فلسفه ها و برنامه هاو سياستهاى فرهنگى، اجتماعىبا پوشش واژه هاى «بين المللى » و «آزادى »و «حقوق بشر» و «دموكراسى » شكارگاه شيطان است و دامگاه طاغوتو كويرخشك و خشن و تاريك زندگى جوانان.

براى ما «مسلمين جهان » چه برنامه اى از قرآن و چه تفسيرى صادقانه تراز فهم عترت و كدام كلاس غنى تر وعميق تر از محضر درس اهلبيت پيامبرصلى الله عليه وآله كه قرآن و حديث را در زندگى خويش تجسم بخشيدندو اسوه هاى ايمان و آزادى و دانش و اخلاق بودند مطمئنتر است; هم اكنون كه در عصرغيبت امام عليه السلامدست از دامن بركت خيز و نگاه مهرآميز و حضور روح پرور آنان كوتاه است، تماس با چه كسانى مى تواند ما راميهمان كلاس علم وتهذيب ايشان كند و از زلال كوثر آسمانى سيرابمان سازد؟

مسلم، هر كه آنان را بهتر شناخته و در درياى گوهرخيز ايشان شنا كرده،لؤلؤ و مرجانشان را به كف آورده و درسفينه فقاهت ريخته است، مى تواندراهنماى گمشدگان وادى حيرت شود و درفش رهبرى بشر برافرازد.

عالمان ربانى و ابرار دانشور كه رنگى از عصمت و پاكى در رفتار دارند ونورى از عرفان و الهام در انديشه، قلبىسرشار از عشق در سينه، نگهبان «فرهنگ وحى »اند و غريو بيدارى. آفتاب نيمه شبهاى زندگى اند. ستاره سعادتو ميزان معرفتند و شكوه مرجعيت، ابوذر امامند و الگوى قيام.

زندگى پربار ابرار، آينه حيات امامان نور است و «سفير آزادى » از زنجيربيداد و جهنم استبداد. نسل جوان بايد بالاله هاى محراب آشنا شود و ماه مجلس را بشناسد و در كنار مفسر نور بنشيند و به تماشاى ساحلصحيفه برخيزد تا آب را از سراب باز شناسد.

دانشوران اسلام و علمداران فرهنگ شيعى در جاى جاى زمين و لحظه لحظه زمان، پرچم پر افتخار دفاع ازانسان و ايمان را به اهتزاز در آوردند وخود سوختند تا زندگى نسل فردا را روشن كنند و از چوبه دار بالا رفتندتانشستن مشروطه انگليسى در جايگاه عدالتخانه مسلمانى را فرياد برآورند.

عالمان ربانى گرچه خود در طول حيات ارزشمندشان در ميان مثلث زندان و تبعيد، اعدام، طعم تلخ شلاق وتحقير را بر جاى جاى جسم و جان خويش احساس كردند، اما سربلند و مقاوم، ميراث پيامبران را زنده وسرزنده وفروزنده، آفاق آسمان و اقطار زمين را روشن كردند و راست قامت و جاويد برپاماندند. «العلماء باقون مابقى الدهر» تا تاريخ تداوم دارد عالمان عامل،ميدان دار تاريخند و زمينيان را به سوى كمال بى نهايت و عزت وعظمت آسمانى پيش مى برند.

انبوه مردم مسلمان به دليل اشتغال فراوان كار و زندگى، فرصت پرداختن به تحقيق و تحصيل معارف دينى وعلوم قرآن و حديث را ندارند و تنها با گام نهادن در مسير عالمان عامل و فقيهان پارسا مى توانند راه زندگى وروش آزادى از طاغوت و بندگى خدا را بشناسند. راستى چه دشوار است، انسان تمام جاده عمر را استوار وبى لغزش و درست و بى دغدغه بپيمايد و از فصل فصل زندگانى اش يك فصل را نيز زمستان تباهى، بى برگ و بار وسرد و سياه نسازد. مجموعه ديدار با ابرار در پى آن است كه از محضر عالمان بزرگ، درس چگونه زيستن بياموزدو راه مسلمان زيستى را بى توجه به هاى و هوى همه كسانى كه با نقاب «بين الملل » و «دموكراسى » و «توسعه » و«مدرنيسم » به تحقير ملتها پرداخته اند، در پيشديد نسل نو قرار دهد.

اگر در بوستان سرگذشت عالمان راستين گشتى بزنيم، در تمام اين گلزارقدسى، خارى ناسازگار با «مجموعهگل » نمى بينيم، گرچه هر گلى بوئى و هرسبزه صفايى دارد، اما اينان همه، آرمانهاى آسمانى را جستجومى كردند ودست در دست هم، گلستانى پاك، شاداب و معطر را تشكيل داده اند تا آن جا كه مى توان از مجموعهانتخابها، موضع گيريها، طرد و نفى ها، تاييدها و سكوت وفريادهاى علماى اسلام، خطى از نور پديد آورد كهفرهنگ اسلامى را ازفرهنگهاى بيگانه ديروز و مهاجم امروز جدا كند: فرهنگ تلاش و بيدارى،جهاد و تهجد،همدردى با محرومان و قيام عليه رفاه طلبان بى درد; فرهنگ صداقت و آزادى و نظم و انضباط اجتماعى، فرهنگخداگرايى و ايثار كه نمودهاى عينى و عملى خود را در سيره عالمان ربانى نشان مى دهد.

اينان مدافعان حريم ارزشها و سرباز جبهه عقيده و ايمان بودند، باغ انديشه هاى دينى را سبز و شاداب نگهداشتند و از هجوم بادهاى مخالف ازبرون مرزها و رويش خارهاى التقاط و انحراف در درون ميهناسلامى سرسختانه جلوگيرى كردند.

عالمان ربانى در سيماى فقيه و عارف و مفسر و سياستمدار و به دور ازرنگ تصوف و نيرنگ سياسى، خدا را درعمق جان باور داشته و زندگى را باياد او معنا بخشيدند.

ياران پژوهشكده و پژوهشيان اهل قلم، احساس مى كنند امروز كه بيش از هر روزگار ديگر، غرب غارتگر،بهشت شداد» را به نسل جوان نشان مى دهد و زبان، خط، تاريخ، لباس، اخلاق و شيوه زندگى خويش را بااستفاده از صنعت، سياست، نيرنگ، اقتصاد و علم، تنها راه زنده ماندن، توسعه و تمدن اعلام مى كند، ياد قله هاىشجاعت و ايثار و صفاى زاهدان وارسته و بسيجيان جبهه فرهنگ و فرزندان فرزانه فيضيه، غريو بيدارى است وآژير خطر.

در پايان، اميدواريم الطاف الهى شامل حال دست اندركاران شود و ارباب انديشه و خوانندگان گرامى با ارائهنظريات خويش در تكميل و تداوم اين كار،ما را يارى كنند و ديدگاههاى خود را از طريق صندوق پستى135/37185 باما در ميان گذارند.

قم، پژوهشكده باقرالعلوم عليه السلام.

/ 22