بخش چهارم: مجاهد بيدار - سید محمدکاظم یزدی فقیه دور اندیش نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سید محمدکاظم یزدی فقیه دور اندیش - نسخه متنی

مرتضی بذر افشان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بخش چهارم: مجاهد بيدار

حضور بيگانگان در ايران

قواى روس از ناحيه شمال به ايران حمله كرده و آن را اشغال نموده بودند. قواى انگليس نيز جنوب ايران رامورد تاخت و تاز خود قرار داده بودند. دولت دست نشانده ايران، نه تنها در مقابل آنها ايستادگى نمى كرد،بلكهسعى داشت كشور را به آنان تقديم كند. در آن زمان، خفقان عجيبى بركشور حكمفرما بود. تنها در شمال وجنوب، نيروهاى مردمى، آن هم به صورت پراكنده، در برابر اجانب مقاومت مى كردند، آنها به دليلنبودن امكانات و عدم حمايت داخلى و جنگ در دو جبهه، يكى با نيروهاى روس و انگليس و ديگرى بادست نشاندگان داخلى، وضعيت سختى داشتند. چيزى نمانده بود كه ايران به دو قسمت تجزيه شود: شمال آنجزءمستعمرات روس و جنوب آن نيز در اختيار انگليس قرار گيرد. درهمان زمان، ايتاليا نيروهايش رابراىاشغال كشور ليبى به حركت درآورد وامكان داشت بخش عظيمى از ممالك اسلامى به اشغال بيگانگان درآيد.

دو فتواى جهاد

اين تجاوزات بيرحمانه موجب نگرانى علماى اسلام شده و خسارات مالى فراوانى به مسلمين وارد كرده بود. درآن زمان، آية الله سيد محمدكاظم يزدى در ايران و هند و افغانستان و ديگر نقاط شيعه نشين، زعامت ومرجعيتداشت. اين مرجع عالى مقام، فتواى تاريخى و سرنوشت سازخود را درباره وضعيت مسلمانان جهان صادر كرد.

متن فتواى جهاد ايشان چنين بود:

بسم الله الرحمن الرحيم. در اين ايام كه دول اروپايى مانند ايتاليا به طرابلس غرب [ليبى] حمله نموده و ازطرفى، روسها شمال ايران را باقواى خود اشغال كرده اند و انگليسيها نيز نيروهاى خود را در جنوب ايران پيادهكرده اند و اسلام را در معرض خطر نابودى قرار داده اند، برعموم مسلمين از عرب و ايرانى، واجب است كه خودرا براى عقب راندن كفار از ممالك اسلامى، مهيا سازند و از بذل جان و مال در راه بيرون راندن نيروهاى ايتاليا ازطرابلس غرب و اخراج قواى روسى وانگليسى از ايران، هيچ فروگذار نكنند، زيرا اين عمل از مهمترين فرايضاسلامى است تا به يارى خداوند دو مملكت اسلامى از تهاجم صليبى ها محفوظ بماند. (1) .

امضا.

سيد محمد كاظم طباطبايى.

آية الله يزدى على رغم مخالفتش با دولت ايران و عثمانى، اقدام به صدور اين فتواى ضد استعمارى نمود، چونخطرى رامى ديد كه كشورهاى اسلامى را مورد تعرض و تهديد قرار داده بود.

مرجع بيدار و روشن ضمير شيعه با فتواى خود، جهان اسلام، اعم ازشيعه و سنى، ايرانى و غيرايرانى را بر ضدقواى كفر به حركت درآورد، به طورى كه جمع زيادى از علماى نجف و مردم با پيروى از فرمان سيد به جبهه هاىجنگ شتافته و توانستند بخشهايى از خاك مسلمين را پس بگيرند.

فتواى جهاد سيد، يكى از ارزنده ترين فرامين تاريخى است. او با اين فرمان تاريخى، قدرت فتوا را بهاستعمارگران نشان داد و به آنان فهماند كه حفظ استقلال ممالك اسلامى تا چه اندازه براى علماى اسلاماهميت دارد و از طرفى، روحانيت و مرجعيت در نزد شيعيان، تا چه ميزان ازتقدس و احترام برخوردار است.دشمنان هماره سعى داشته اند تا جايگاه مرجعيت و روحانيت در دل مردم تضعيف شود تا به مقاصد شومخودنايل آيند. فتواى مرحوم يزدى به اثبات رساند كه در غيبت امام زمان(عج)ولى فقيه مى تواند اذن جهاد دهدو مردم نيز با اطاعت بى چون و چراى خود نشان دادند كه مرجعيت دينى شيعه بر قلبها حاكم است.

به دنبال اشغال شمال ايران توسط قواى روس، علماى نجف قرارگذاشتند در جلسه اى در كاظمين شركتنمايند و براى امر جهاد به سوى ايران حركت كنند. در اين ميان، آية الله محمد كاظم خراسانى به نحومشكوكىوفات يافت. اين جلسه در محرم 1330ه . ق. با حضور علماى زيادى در كاظمين تشكيل گرديد و قرار شد جهاد بااشغالگران روس وبسيج مردم، توسط سيزده نفر از علماى بزرگ رهبرى و مديريت شود. درحين جلسه،لشكريان روسيه با هجوم وحشيانه به شهر تبريز و خون ريزى و كشتار فراوان، عده اى از علماى شيعه را اعدامكردند. اين حادثه وحشتناك باعث گرديد، عده اى از علما كه بنابه ضرورت هنوز در نجف بودند، حضورشان درايران را لازم ببينند، لذا به جلسه كاظمين پيوستند. آية الله سيد محمد كاظم يزدى نيز اعلان كرد در اجتماععلما در آن شهر شركت مى كند. (2) .

در سال 1914 ميلادى مطابق با 1332 ه . ق. تحولات عجيبى در جهان رخ داد و جنگ جهانى اول آغاز شد. وقتى دولت عثمانى (4) غير ازايران و افغانستان بر همه كشورهاى عربى خاورميانه و آفريقاحكومت مى كرد. دولت با كمك آلمان وارد معركهجنگ شد و بدين ترتيب، دامنه جنگ به كشور اسلامى عراق كشيده شد و مردم مسلمان رادر معرض خطر قرارداد. در روز ششم از تشرين دوم، انگليس براى تصرف بصره كه جزو خاك عثمانى به شمار مى رفت، در شط العربنيروپياده كرد. زد و خوردهايى بين دولت عثمانى و بريتانيا درگرفت كه مهمترين آن، جنگى است كه در شعيبيهدر روز دوازدهم نيسان سال 1915 مطابق با 1334ه . ق. به وقوع پيوست. (5) .

در اين هنگام، علماى شيعه مقيم عراق (نجف و كربلا) فتواى جهاددادند و دهها تن از مجتهدان بزرگ و طلابعلوم دينى به همراه عده زيادى از مجاهدان عراقى وارد جنگ شدند و پيشاپيش سپاه عثمانى وعشاير شيعه درمناطق شعيبيه در اطراف بصره، زيرعه در حومه قرنه وابى الدعالج در اطراف ناصريه و عماره و كوت و قصيبيهواقع در حومه بغداد به دفاع از كشور اسلامى عراق پرداختند كه تاريخ نويسان به بزرگى از آن ياد كرده و آن راستوده اند. هر يك از علما به نحوى در صدد بسيج مسلمانان بر ضد اشغالگران انگليسى برآمدند. در صحن علوى،آية الله سيد محمد كاظم يزدى بالاى منبر براى مردم سخنرانى كرد و آنان را به دفاع از سرزمين اسلامى دعوتكرد و بر ثروتمند عاجز واجب كرد كه بامالش، فقير توانا را در امر جهاد تجهيز كند. (6) .

در اين جنگ، آية الله سيد محمد طباطبايى فرزند ارشد آية الله سيدمحمد كاظم يزدى و برادرش سيد محمودطباطبايى و آية الله مصطفى كاشانى و فرزندش سيد ابوالقاسم كاشانى، آية الله محمد تقى خوانسارى،آية اللهسيداسماعيل يزدى، آية الله سيد محسن حكيم، آية الله محمدحسين كاشف الغطا و جمع زيادى از ديگر علماپيشاپيش سپاهيان مسلمان با دشمن وارد نبرد شدند. آية الله سيد محمد كاظم يزدى با فتواى خود مبنى بروجوب جهاد با كفار انگليس، رؤساى عشاير شيعه عراق و نمايندگان خود رايكى پس از ديگرى بر مى انگيخت وهمه را به جهاد ترغيب مى كرد. در اين جافتواى آن فقيه مبارز را كه براى نماينده خود در كوفه صادر كردهمى آوريم تا خوانندگان را با روحيه ضد استعمارى آن بزرگمرد تاريخ آشنا سازيم:

بسم الله الرحمن الرحيم

سيد بزرگوار سيد على قزوينى - ادام الله توفيقك - فتواى ما مبنى بر دفاع در مقابل هجوم كفار بر بلادمسلمين در همه جا پخش شده است. از آن جا كه دشمن، نزديك شده و كار،سخت بالا گرفته و مشكلات زيادىپديد آورده است، برهر كس لازم است كه در عقب راندن قواى دشمن و سعى در حفظ حدود و ثغوراسلام، با همهامكاناتى كه دارد، غفلت نورزد. اگر اهل جنگ نباشد و ياعذرى داشته باشد، وظيفه دارد كه عشاير را با نصيحت وموعظه،تشويق به جهاد كند; از اين رو بر شما هم واجب است كه آنچه را گفتيم به ديگران برسانيد، زيرا حفظاسلام بر هر فردى به هر صورت كه امكان دارد واجب است. (7) .

امضا.

محمد كاظم طباطبايى.

با صدور اين فتوا، جنگجويان مسلمان به همراه علماى بزرگ، ماههادر مناطق ياد شده جنگيدند و ضربه هاىكارى به قواى انگليس زدند،اسيرها گرفتند تا سرانجام، دولت عثمانى شكست خورد. بعد از جنگ سال 1337 ه .ق. كشورهاى عربى كه تا آن روز، جزء كشور عثمانى بودند،بين قواى روس و انگليس تقسيم شدند، از جملهسوريه و لبنان تحت قيموميت فرانسه قرار گرفته، فلسطين، قبرس و عراق نيز تحت سلطه انگليس درآمدند. بهدنبال آن، انگليسيها شخصى به نام سر پرسى كاكس را به حكومت عراق گماشتند، ولى مردم عراق كه در زمانجنگ نيز با انگليسيها جنگيده بودند، بر ضد انگليس قيام كردند. آنها نيز براى فرونشاندن احساسات مردمعراق، يك حكومت ائتلافى مركب ازسياستمداران عراق و انگليس تشكيل دادند. (8) .

شهادت فرزند

بعد از ابلاغ فتواى جهاد آية الله سيد محمد كاظم يزدى، جمع زيادى از علما به سوى جبهه هاى جنگ عليه روسو انگليس شتافتند، از آن جمله، آية الله ميرزا محمد تقى شيرازى و آية الله شيخ الشريعه اصفهانى بودند كه خودلباس نبرد پوشيده و در صف جهادگران قرار گرفتند. در اين جنگ، سيد محمد يزدى، فرزند ارشد آية الله يزدىكه خود در زمره علمامحسوب مى شد نيز شركت جست. با حضور وى جمع زيادى از مردم كشورهاى مختلف بهخصوص مردم عراق روانه جبهه شدند. وى درزمان حضور در جبهه از سوى پدرش آية الله يزدى نامه اى دريافتكرد.آن فقيه مجاهدپرور در آن نامه فرزندش را به جنگيدن با قواى انگليس تشويق و تشجيع كرده و در قسمتىاز نامه اش آمده است:

فرزند عزيزم سيد محمد - سلمه الله تعالى - تلگراف واصل شد. از آن،چنين برمى آيد كه تصميم بر دفاع دربرابر دشمن داريد. تو با اين اقدام و اهتمام در انجام اين فريضه الهى مرا شاد نمودى، چون تو در امر جهادباديگران اولويت دارى و بايد پيشقدم شوى. خداوند به تو و همه مؤمنين در برابر كافران نصرت عنايت فرمايد. (9) .

سيد محمد رشادت خاصى از خود نشان داد و سرانجام نيز به درجه رفيع شهادت نايل گشت. (10) همه مضطرببودند كه چگونه خبر اين فاجعه دردناك را به اطلاع مرجع تقليدشان برسانند، اما گويا او قبل از همه مى دانستكه روح بلند فرزندش، به ملكوت اعلى عروج كرده است.

سيد كه كوه استقامت بود و درس قيام و شهادت و شهامت را ازجدش، حضرت سيدالشهداء آموخته بود، خوبمى دانست كه براى حفظ اسلام بايد عزيزان خود را به مسلخ عشق فرستاد.

مردم جمع شده بودند تا به طريقى، سيد را از اين واقعه اسفناك مطلع سازند، نفسها در سينه ها حبس شده وسكوتى پرمعنا بر مجلس حكمفرمابود و هيچ كس را ياراى بيان حقيقت نبود. آن لحظه ها به خصوص لحظه اىكه سيد به طور دقيق از شهادت فرزند رشيدش مطلع شد وكلمات استرجاع (11) بر لبانش جارى گشت، ازلحظات به يادماندنى تاريخ است كه بيانگر صلابت و استوارى اين رادمرد خدا و فريادگر اسلام ناب محمدى صلىالله عليه وآله است.

او با توكل به خدا، همه چيز را از او مى دانست و به همين جهت فرزندش را، كه امانتى الهى مى شمرد، تقديماسلام نموده و از شهادت وى استقبال كرد و بار ديگر به اثبات رساند كه حاضر است در راه اسلام واهداف متعالىآن، هرگونه فداكارى را به جان بخرد و با بذل جان خود وفرزندش، از اسلام و حقوق مسلمين، حراست كند.

/ 22