غدير
روز غدير
روز غدير، روز نور، روز سرور، روز سرشارى و اكمال، روز بارورى و اتمام، روز رهبرى و ولايت است.[ اقبال سيدبن طاووس، ص 462، خطبه امام اميرالمؤمنين "ع". ]
و غدير، خود بركه نور و عشق است و درياى شور و جوشش، آن هم در كوير كور و ريگزار مرگ.
و غديرى، تشنه مشتاقى است كه سال ها در كوير گرديده و ريگزارها را به صدا در آورده و مرگ را در كوله بار خود بسته تا به زندگى برسد و به زندگى برساند.
و غديرى، مهاجر تنهايى است كه بالاتر از رفاه مى خواهد و بيشتر از آزادى و عدالت.
در اين روز، و در اين غدير گسترده، اين مهاجر تشنه مى تواند سيراب شود و اين بالاتر و بيشترها را بدست بياورد. از دست پيامبر صلى الله عليه و آله و با جام ولاى على عليه السلام
غدير
داستان غدير و تاريخ، از عظمت غدير و ضرورت ولايت و ريشه اى بودن اين مساءله خبر مى دهد.
رسول در آن هنگام و در زير آن آفتاب سوزان، آن همه جمعيت را براى چه نگه مى دارد و چه پيامى براى آنها دارد؟
بايد اين پيام اساسى ترين پيام او باشد و بزرگترين ستون دين او، چون او براى هيچ يك از پايه هاى دين خود، اين گونه دعوت نكرد و اين گونه مردم را گرد نياورد. [ بنى الاسلام على خمس. على الصلوة و الزكوة و الحج و الصوم و الولاية و لم يناد بشى ء كما نودى بالولاية. وسائل الشيعة، ج 1، باب اول رواية 1. ]
بايد اين مساءله را تحليل كرد و توضيح داد كه:
1- ولايت چيست كم
2- چه زيربناها و پايه هايى دارد؟
3- و چه ضرورتى؟
4- هدف اين ولايت و رهبرى چيست؟
5- رسول براى اين ولايت و رهبرى چه گام هايى برداشته؟
باشد در اين تحليل، عمق پيام رسول، كه شيعه را بپاداشت و تاريخ او را به خون كشيد، لمس شود و احساس شود تا آنها كه در راهند، بيشتر بتازند و آنها كه سنگ راهند، به خود آيند، مبادا كه نردبان دزد باشند و صندوق نسوز استعمار، كه مؤمن كودن، صندوق نسوز كافر زرنگ است.