بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
ب) اعوان ، كه عبارت است از : افعال و امور خارجى ديگرى كه در كنار عمود ، در اقناع خوانندگان يا شنوندگان مؤثر است .10 . در خطابه بيشتر از قياس و تمثيل و در موارد اندكى از استقرا استفاده مى شود لازم نيست كه اين سه ، در موارد كاربرد از نظر صورت داراى تمام شرايط انتاج باشند .11 . بين خطابه و جدل تفاوت هاى زير وجود دارد :الف) مطالبى كه در آنها دستيابى به يقين مراد است از موضوع خطابه بيرون است، برخلاف جدل ؛ب) هدف خطابه پيروزى با اقناع است ، به خلاف جدل كه غايت آن تنها پيروزى است ؛ج) در خطابه از مشهورات ظاهرى مى توان استفاده كرد ، بر خلاف جدل .12 . شعر به معناى ارسطويى عبارت از هر كلامى است كه از مخيِّلات تأليف، و باعث انقباض و يا انبساطى در نفس شود ، خواه موزون و مقفّا باشد خواه نباشد .13 . نسبت شعر به معناى ارسطويى ، عَروضى و ادبى آن با يكديگر عموم و خصوص من وجه است .14 . در صناعت شعر ، منطقى به انسان مى آموزد كه در مقام استدلال هيچ گاه شعر را به عنوان عاملى براى دستيابى به تصديق انتخاب نكند .15 . علّت تأثير عميق شعر در انسان ها ، انبساط و لذت افراد از امور خيالى و تصويرهاى خيال پردازانه است .