بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
9 . مغالطه مفيد تصديق جازم است و در آن اعتبار شده است كه ،الف ( حق باشد. ب ) حق نباشد.ج ( مسلّم باشد. د ) مطابق واقع باشد.10 . وهميات قضايايى كاذبند كه. . . . . حكم مى كنند.الف ( مقابل عقل. ب ) مطابق عقل.ج ( مطابق احساس آدمى. د ) مقابل احساس آدمى.11 . موضوع صناعت مغالطه عبارت است از :الف ( مسائل غير عقلى. ب ) هر مسأله اى كه برهان در آن راه ندارد.ج ( مسائل عقلى و غيرعقلى. د ) هر مسأله اى كه جدل و برهان در آن راه ندارد.12 . اگر كسى به جاى نقد ادّعاى طرف مقابل، چنين بگويد: ادّعاى شما اساساً ارزش و اعتبارى ندارد زيرا معتقدان به آن افرادى فاسد و هرزه اند كه چندين بار به جرم دزدى دستگير شده اند. از ............. است.الف) مغالطه استفاده نكرده. ب) مغالطه بيرونى توهين استفاده كرده.ج) مغالطه بيرونى هياهو استفاده كرده. د) مغالطه بيرونى هياهو استفاده كرده.13 . تظاهر به اين كه من باسواد و داراى فضل و كمال هستم پس سخنم را بپذيريد در واقع ......... است.الف) مغالطه بيرونى تكرار مدّعا. ب) مغالطه بيرونى فضل فروشى.ج) مغالطه بيرونى تحريف. د) مغالطه بيرونى شوخى بى ربط .14 . اگر مستدل به جاى اقامه استدلال بر مدّعاى خود چنين بگويد: اين يك قضيه بديهى است و هر كودكى آن را درك مى كند از............ استفاده كرده است.الف) مغالطه بيرونى هر بچه مدرسه اى مى داند. ب) مغالطه بيرونى شوخى بى ربط .ج) مغالطه بيرونى تحريف. د) مغالطه بيرونى تفسير نادرست.15 . مغالطه به انگيزه آزمايش طرف مقابل چه نام دارد؟الف) عناد. ب) امتحان. ج) سفسطه. د) تبكيت.16 . مواد به كار رفته در صناعت مغالطه عبارت است از:الف) وهميات (احكام وهم در امور حسّى(. ب) وهميات )احكام وهم در امور عقلى).ج) وهميات و مظنونات. د( وهميّات )احكام وهم در امور عقلى) و مشبّهات.17 . در صناعت مغالطه ............ استدلال مطابق با حق باشد.الف) شرط شده است. ب) شرط نشده است.ج) ترجيح دارد. د) مى تواند.18 . استدلال مغالطى مفيد................. الف) تصديق جازم است. ب) تصديق جازم نيست. ج) تصديق نيست. د) فايده اى نيست.19 . مشبّهات به كار رفته در صناعت مغالطه همواره قضاياى .............. است.الف) شبيه به يقينيات. ب) شبيه به بديهيات.ج) شبيه به مشهورات. د) شبيه به يقينيات و مشهورات.20 . اين استدلال خداوند نور است. هر نورى محسوس است. بنابر اين خداوند محسوس است. چه نام دارد؟الف) مشاغبه. ب) سفسطه. ج) شعر. د) خطابه.