1 . مفاهيم كلى را به دو صورت مى توان لحاظ كرد: يكى سير صعودى كه از محدودترين كلى شروع شود و به عام ترين آنها خاتمه يابد و ديگرى سير نزولى كه از عام ترين كلى آغاز شود و به محدودترين آن بينجامد. ترتيب نخست سلسله اجناس و ترتيب دوم سلسله انواع نام دارد.2 . به بالاترين جنس، كه تحت جنس ديگر مندرج نيست جنس الاجناس و به محدودترين جنس كه در آغاز سلسله اجناس واقع شده است جنس سافل و به اجناس بين آن دو جنس متوسط گفته مى شود.3 . جنسى كه بلافاصله بعد از يك كلى مفروض قرار دارد، جنس قريب و جنسى كه با يك يا چند واسطه در فوق كلى ديگر قرار مى گيرد، جنس بعيد نام دارد.4 . نوع در منطق به دو معنا به كار مى رود:الف) نوع حقيقى؛ب) نوع اضافى كه مراد از آن هر كلى ذاتى است كه تحت جنسى مندرج باشد.5 . محدودترين نوع در سلسله انواع، نوع سافل يا نوع الانواع، عام ترين نوع، نوع عالى و انواع بين اين دو، نوع متوسط ناميده مى شوند.6 . هر كلى عرضى اخص يا هر ذاتى مقيد به عرضى اخص صنف ناميده مى شود.7 . فصل بر دو گونه است:الف) فصل قريب: كه موجب امتياز نوع از انواع مشارك در جنس قريب مى شود ؛ب) فصل بعيد: كه نوع را از انواع مشارك در جنس بعيد جدا مى كند.8 . فصل مقوِّم نوع و مقسِّم جنس است.