بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
على عالم است ، گل زيباست ، حسن اميدوار است .مركّب تامّ انشايى ، مركّبى است كه از واقعيتى گزارش نمى دهد ؛ بلكه خود پديدآورنده معنايى و يا دربر دارنده پرسش ، در خواست و آرزويى است ؛ مانند بنويس ! ، آيا او خواهد آمد ؟ ، خدا كند كه بيايى ! .مركّب تامّ خبرى ، چون از واقعيتى حكايت مى كند ،(17) متّصف به صدق و كذب مى شود ؛ يعنى مى توان گفت : راست است يا دروغ است به خلاف جملات انشايى . منظور از صدق قضيه ، مطابقت مفاد آن با واقع و مراد از كذب آن ، مخالفت آن با واقع است .با توجّه به آنچه ذكر شد ، روشن مى شود كه هر مركّب تامّ خبرى يك جمله است ؛ ولى هر جمله اى لزوماً يك مركّب تامّ خبرى نخواهد بود ؛ چراكه ممكن است جمله اى مركّب تامّ انشايى باشد .3 . قضيه ذاتاً به صدق يا كذب متّصف مى شود ؛ يعنى بدون هيچ تفسير و واسطه اى چنين اتّصافى را مى پذيرد . برخى جملات انشايى نيز متّصف به صدق و كذب مى شوند ؛ امّا از نظر منطقى قضيه ناميده نمى شوند ؛ زيرا اتّصاف آنها به صدق و كذب ، ذاتى نيست ، بلكه به گونه دلالت التزامى و در پرتو تحليل به يك جمله خبرى ، چنين اتّصافى را مى پذيرد ؛ آنچه حقيقتاً مورد تصديق يا تكذيب واقع مى شود همان جمله خبرى است كه مركّب تامّ انشايى به آن تحليل مى شود ؛ مانند تكدّى كردن انسان ثروتمند در جمله به من بيچاره كمك كنيد كه متّصف به كذب مى شود .حال آن كه آنچه حقيقتاً چنين وصفى را مى پذيرد جمله خبرى من دارايى ندارم است . بنابر اين ، ذكر قيد ذاتاً در تعريف قضيه ، ضرورى است .
صورت قضيه ، مادّه قضيه
در منطق صورت ، قضيه تنها به لحاظ صورت مورد توجّه قرار مى گيرد . بنابراين، پيش از پرداختن به اقسام قضيه مناسب است مادّه و صورت قضيه از يكديگر ممتاز شوند .صورت قضيه عبارت است از : ساختار و نحوه كنار هم قرار گرفتن اجزاى قضيه ، مانند