گاهى در قضيّه ، ادات سلب به صورت جزئى از موضوع يا جزئى از محمول و يا جزئى از هر دو به كار مى رود . موضوع يا محمولى كه بدين گونه از صورت اصلى خود عدول مى كند يك حدّ سلبى خوانده مى شود و قضيّه را در اين صورت معدوله مى گويند ؛ مانند نابينا نيازمند يارى است . در برابر قضيّه معدوله ، قضيّه محصله قرار دارد . منظور از محصله ، قضيّه اى است كه موضوع يا محمول و يا طرفين آن از الفاظ ايجابى تشكيل شده باشند ؛ مانند على عادل است ، آسمان ابرى نيست .بنابراين ، تحصيل و عدول مربوط به موضوع و محمول قضيّه است ؛ ولى سلب و ايجاب بيان كننده كيفيت نسبت در قضيّه است . از اين رو، هر يك از اقسام محصله و معدوله ممكن است موجبه و يا سالبه باشد .مجموعه حالات صورت هاى قضيّه حملى از جهت تحصيل و عدول و با در نظر گرفتن سلب و ايجاب به شرح زير است :1 . موجبه محصّلة الموضوع : على نابينا است . نام ديگر اين قضيه موجبه معدولة المحمول است .2 . موجبه محصّلة المحمول : نابينا نيازمند يارى است . نام ديگر اين قضيه موجبه معدولة الموضوع است .3 . موجبه محصّلة الطرفين : تهران شهرى بزرگ است .4 . موجبه معدولة الطرفين : نامسلمان بى سعادت است .5 . سالبه معدولة الموضوع : نابينا مستحق سرزنش نيست .6 . سالبه معدولة المحمول : انسان ناسپاس نيست .7 . سالبه معدولة الطرفين : نابينا ناشنوا نيست .8 . سالبه محصّلة الطرفين : ظلم پايدار نيست .
3 . موجّهه و مطلقه
قبل از تبيين اين تقسيم ، ناگزير بايد دو اصطلاح مادّه و جهت را توضيح دهيم تا