غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فغان كه همسفر غير شد حبيب و برفت





  • فغان كه همسفر غير شد حبيب و برفت
    چو گفتمش كه نصيبم دگر ز لعل تو نيست
    چو گفتمش كه دگر فكر من چه خواهد بود
    چو گفتمش كه مرا كى ز ذوق خواهد كشت
    رقيب خواست كه از پا درآردم او نيز
    نشست برتنم از تاب تب عرق چندان ز دست محتشم آن گل كشد دامن وصل
    ز دست محتشم آن گل كشد دامن وصل



  • مرا گذاشت درين مملكت غريب و برفت
    گشود لب به تبسم كه يا نصيب و برفت
    به خنده گفت كه فكر رخ حبيب و برفت
    نويد آمدنت گفت عنقريب و برفت
    مرا نشاند به كام دل رقيب و برفت
    كه دست شست ز درمان من طبيب و برفت گذاشت خوارى هجران به عندليب و برفت
    گذاشت خوارى هجران به عندليب و برفت


/ 626