غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

يارم طريق سركشى از سر گرفت و رفت





  • يارم طريق سركشى از سر گرفت و رفت
    رو دروبال كرد مرا اختر مراد
    غلطان به خاك بر سر راهش مرا چو ديد
    گفتم عنان بگير دلم را كه مي رود
    يك نكته گفتمش كه ز من بشنو و برو
    دل هم كه خوى با ستم عشق كرده بود اى محتشم بسوز فراق اين زمان بساز
    اى محتشم بسوز فراق اين زمان بساز



  • يكباره دل ز بى دل خود بر گرفت و رفت
    كان مه پى رقيب بد اختر گرفت و رفت
    دامن كشان ز من ره ديگر گرفت و رفت
    آن بي وفا عنان تكاور گرفت و رفت
    صد نكته بيش بر من ابتر گرفت و رفت
    دنبال آن نگار ستمگر گرفت و رفت كان افتاب سايه ز ما برگرفت و رفت
    كان افتاب سايه ز ما برگرفت و رفت


/ 626