غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آن كه بزم غير را روشن چو گلشن كرده است





  • آن كه بزم غير را روشن چو گلشن كرده است
    عنقريب از گريه نابينا چو ديگر چشمهاست
    كرده در چشم رقيب بوم سيرت آشيان
    يك جهت تا ديده ام با غير آن بي درد را
    مرده ى ما راهنوز از اختلاط اوست عار
    وه كه شد آلوده دامان آن كه در تمكين حسن محتشم رخش ترقى بين كه آن رعنا سوار
    محتشم رخش ترقى بين كه آن رعنا سوار



  • مي تواند كرد با او آن چه با من كرده است
    ديده اى كان سست عهد امروز روشن است
    شاهباز من عجب جائى نشيمن كرده است
    غيرتم از صد جهت راضى به مردن كرده است
    كان مسيحا دم ز وصلش روح در تن كرده است
    خنده بر مستورى صد پاكدامن كرده است آهوى شيرافكنش را روبه افكن كرده است
    آهوى شيرافكنش را روبه افكن كرده است


/ 626