غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زهى ز تو دل ناوك سزاى من مجروح





  • زهى ز تو دل ناوك سزاى من مجروح
    عجب مدان كه به تير دعا شود دل سنگ
    شكست شيشه ى دل در كفش كه مي خواهد
    ز خاك تربت من گل دميد و هست هنوز
    جراحت دل ريشم ازين قياس كنيد
    دلم ز سوزن الماس درد خون شد و گشت
    شد از دم تو مسيحا نفس دل مرده
    خدنگ هجر تو زود از كمان حاده جست نماند محتشم از دوستان دلى كه نشد
    نماند محتشم از دوستان دلى كه نشد



  • دلت مباد به تير دعاى من مجروح
    ز شست خاطر ناوك گشاى من مجروح
    به شيشه ريزه آزار پاى من مجروح
    ز خار گلى داغهاى من مجروح
    كه هست صد دل بي غم براى من مجروح
    درون هم از دل الماس ساى من مجروح
    دواپذير و دل بي دواى من مجروح
    ز ما سوا نشد و ماسواى من مجروح ز سوز گريه بر هاي هاى من مجروح
    ز سوز گريه بر هاي هاى من مجروح


/ 626