غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آه از آن لحظه كه مجلس به غضب در شكند





  • آه از آن لحظه كه مجلس به غضب در شكند
    مي رود سرخوش و من بر سر آتش كه چه وقت
    دست ز احباب ندارد چو كشد خنجز ناز
    سگ آن مست غرورم كه نگه داند راه
    زده ام دوش به جرات در قصرى كانجا
    مو بر اندام شود راست مه يك شبه را محتشم باده ده از خون منش كان خونخوار
    محتشم باده ده از خون منش كان خونخوار



  • دامن افشاند و مى ريزد و ساغر شكند
    مست باز آيد و غوغا كند و درشكند
    مگرش دست شود رنجه و خنجر شكند
    شحنه را بر سر بازار اگر سر شكند
    حاجب از جرم سجودى سر قيصر شكند
    افتاب من اگر طرف كله برشكند نيست مستى كه خمار از مى ديگر شكند
    نيست مستى كه خمار از مى ديگر شكند


/ 626