غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به پيش اختر حسن تو مهر تاب ندارد





  • به پيش اختر حسن تو مهر تاب ندارد
    زمام كشتى دل تا كسى نداده به عشقت
    نماند كس كه به خواب جنون نرفت ز چشمت
    بهر زه چند نهفتن رخى كه شعشعه ى آن
    ميان چشم من و روى اوست صحبت گرمى
    جهان عشق چه بى قيد عالمى است كه آنجا
    بر آستانه ى حكم اياز هيچ غلامى
    شنيدم آمده صبر از پى تسليت اى دل
    مگر نديده اى اندر صف نظار گيانم
    بهشت وصل توام كشت ز اختلاط رقيبان
    سوالهاست ز رازم رقيب پرده در تو را
    به پرسش سگ خويش آمدى و يافت حياتى قدم دريغ مدار از سرم كه جز تو طبيبى
    قدم دريغ مدار از سرم كه جز تو طبيبى



  • جهان به دور تو حاجت به آفتاب ندارد
    خبر ز جنبش درياى اضطراب ندارد
    جز آن كه عقل به ذاتش گمان خواب ندارد
    نهفتگى ز نظرها به صد حجاب ندارد
    كه تاب گرمى آن پرده ى حجاب ندارد
    شه جهان ز گداى در اجتناب ندارد
    سر نياز چو محمود كامياب ندارد
    بگو دمى بنشيند اگر شتاب ندارد
    كه در كمان نگهت ناوك عتاب ندارد
    من و فراق تو كان دوزخ اين عذاب ندارد
    كه گر سكوت نورزد يكى جواب ندارد
    اگر به كعبه روى آن قدر واب ندارد دواى محتشم خسته خراب ندارد
    دواى محتشم خسته خراب ندارد


/ 626