غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آخر اى پيمان گسل ياران به ياران اين كنند





  • آخر اى پيمان گسل ياران به ياران اين كنند
    در ره رخشت فتادم خاك من دادى به باد
    مرهم از تير تو جستم زخم بيدادم زدى
    خواستم تسكين سپند آتشت كردى مرا
    رو به شهر وصل كردم تا عدم راندى مرا
    من غمت خوردم تو بر رغمم شدى غمخوار غير محتشم در جان سپارى بود و خونش ريختى
    محتشم در جان سپارى بود و خونش ريختى



  • دوستان بى موجبى با دوستداران اين كنند
    شهسواران در روش با خاكساران اين كنند
    دلنوازان جان من با دل فكاران اين كنند
    اى قرار جان و دل با بى قراران اين كنند
    آخر ايمه با غريبان شهرياران اين كنند
    با حريفان غم خود غمگساران اين كنند اى هزارت جان فدا با جان سپاران اين كنند
    اى هزارت جان فدا با جان سپاران اين كنند


/ 626