غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روزگارى رفت و از ما نامدت يك بار ياد





  • روزگارى رفت و از ما نامدت يك بار ياد
    بي تكلف خوش طبيب مشفقى كز درد تو
    گردد از قحط طراوت چون گلت بي آب و رنگ
    من كه دايم سر گران بودن ز لطف اندكت
    ياد مي كردم ز سال پيش ياد از قيد عشق
    با وجود رستگارى در صف زنهاريان كى جدائى زان فراموشكار كردى محتشم
    كى جدائى زان فراموشكار كردى محتشم



  • دردمندان فراموش كرده را ميدار ياد
    مردم و هرگز نكردى از من بيمار ياد
    خواهى آوردن بسى زين ديده ى خونبار ياد
    اين زمان زان لطف اندك مي كنم بسيار ياد
    فارغم امسال اما مي كنم از يار ياد
    مي كنم صد ره دمى زان تيغ با زنهار ياد گر گمان بردى كه خواهد كردش اين مقدار ياد
    گر گمان بردى كه خواهد كردش اين مقدار ياد


/ 626