غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ز خواب ديده گشاد وز رخ نقاب كشيد





  • ز خواب ديده گشاد وز رخ نقاب كشيد
    نه اشك بود كه چشمش به قتلم از مژه راند
    ز غم هلاك شدم در ركاب بوسى او
    خدنگ فتنه ز دل ميفتاد كج دو سه روز
    نمود دوش به من رخ ولى دمى كه مرا
    دمى كه ماند فلك عاجز چشيدن آن
    دلم به بزم تو با غير بود عذرش خواه
    هلاك ساز مرا پيش از آن كه شهره شوى به وصف ساده رخان محتشم كتابى ساخت
    به وصف ساده رخان محتشم كتابى ساخت



  • هزار تيغ ز مژگان برآفتاب كشيد
    كه ريخت خون من و تيغ خود به آب كشيد
    كه پا ز دست من از حلقه ى ركاب كشيد
    به چشم بد دگر اين تير را كه تاب كشيد
    حواس رخت به خلوت سراى خواب كشيد
    به قدرت عجبى عاشق خراب كشيد
    كه گرچه داشت بهشتى بسى عذاب كشيد
    كه كارم از تو به زارى و اضطراب كشيد ولى چو ديد خطت خط بر آن كتاب كشيد
    ولى چو ديد خطت خط بر آن كتاب كشيد


/ 626