غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

يك جهان شوخى به يك عالم حيا آميختند





  • يك جهان شوخى به يك عالم حيا آميختند
    دست دعوى از كمان ابرويش كوتاه بود
    بود پنهان در يكتائى كه در آخر زمان
    ريخت هرجا هندوى جانش به ره تخم فريب
    خلق را حسنش رهانيد آن چنان از ما سوى
    بست چون پيمان به دلها عشق تو پيوند او پيش از آن كز آب و خاك آدم آلاينده ست
    پيش از آن كز آب و خاك آدم آلاينده ست



  • كان دو رعنا نرگس از بستان حسن انگيختند
    زان جهت بردند و از طاق بلند آويختند
    بهر پيدا كردن آن خاك آدم بيختند
    از هوا مرغان قدسى بر سر هم ريختند
    كز مه كنعان زليخا مشربان بگريختند
    ديده پيوندان ز هم پيوندها بگسيختند عشق پاك او به خاك محتشم آميختند
    عشق پاك او به خاك محتشم آميختند


/ 626