خوش آن بيداد كز فرياد من جانان برون آيد
خوش آن بيداد كز فرياد من جانان برون آيد به عزم بزم خاصش گيرم آن دم دامن رعنا فلك هم در طلب سرگشته خواهد گشت تا ديگر خوش آن ساعت كه از اطراف صحرا سر زند گردى امان ده يكدم اى ماه مخالف حسبة لله غم جانم مخور اى همنشين اينك رسيد آن كس به مجلس محتشم را باز خندان مي برد آن گل
به مجلس محتشم را باز خندان مي برد آن گل
نفير دادخواهان سر كشد سلطان برون آيد كه داد دادخواهان داده از ايوان برون آيد چنين ماهى ازين نيلوفرى ايوان برون ايد چو گرد از هم به پا شده محمل جانان برون آيد كه طوفان خورده اى از ورطه ى طوفان برون آيد كه آن شاه جهان از چشمه ى حيوان برون آيد معاذالله اگر اين بار هم گريان برون آيد
معاذالله اگر اين بار هم گريان برون آيد