غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صبا از كشور آن پاكدامان دير مي آيد





  • صبا از كشور آن پاكدامان دير مي آيد
    سوارى تند در جولان و شورى نيست در ميدان
    مگر از سيل اشگم پاى قاصد در گلست آنجا
    همانا باد هم خوش كرده منزلگاه جانان را
    تو را انگشت همدم كافت جان تو زود آمد
    براى ميهمانى مي كنم دل را كباب اما تو دارى محتشم ز آشوب دوران كلفتى منهم
    تو دارى محتشم ز آشوب دوران كلفتى منهم



  • ز يوسف بوى پيراهن به كنعان دير مي آيد
    چرا آن شهسوار افكن به ميدان دير مي آيد
    كه سخت اين بار از آن راه بيابان دير مي آيد
    كه بر بالين اين بيمار گريان دير مي آيد
    مرا اين مي كشد كان آفت جان دير مي آيد
    دلم بسيار مي سوزد كه مهمان دير مي آيد دلى پر غصه كان آشوب دوران دير مييد
    دلى پر غصه كان آشوب دوران دير مييد


/ 626