غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دلا گذشت شب هجر و يار از سفر آمد





  • دلا گذشت شب هجر و يار از سفر آمد
    شب فراق من سخت جان سوخته دل را
    فداى سنگ سبك خيز يار باد سر من
    تو اى بشير بشارت ببر به قافله ى جان
    چه داند آن كه نسوزد ز انتظار كه يار
    نهال عشق كه بود از سموم حاده بي بر تو خود ز سنگ نه اى اى محتشم چه حوصله بود اين
    تو خود ز سنگ نه اى اى محتشم چه حوصله بود اين



  • ز خواب غم بگشا ديده كافتاب برآمد
    سهيل طلعت آن مه ستاره سحر آمد
    كه بر سر من خاكى ز باد تيزتر آمد
    كه يوسف امل از چاه آرزو بدرآمد
    چه مدتى سپرى شد چه محنتى بسر آمد
    هزار شكر كه از آب چشم ما ببر آمد كه جان ز ذوق ندادى دمى كه اين خبر آمد
    كه جان ز ذوق ندادى دمى كه اين خبر آمد


/ 626