غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چون طلوع آن آفتاب از مطلع اقبال كرد





  • چون طلوع آن آفتاب از مطلع اقبال كرد
    ترك ما ناكرده از بهر سفر پا در ركاب
    اول از اهمال دوران در توقف بود كار
    بى گمان دولت به ميدان رخش سرعت مي جهاند
    آتش ما را چو مرغ نامه آور ساخت تيز
    آن چنان حالم دگرگون شد كه جان دادم به باد بر زبان محتشم صد شكوه بود از هجر تو
    بر زبان محتشم صد شكوه بود از هجر تو



  • ماند تن از شعف و جان از ذوق استقبال كرد
    تركتاز لشگر هجران مرا پامال كرد
    ليك آخر كار خود بخت سريع اقبال كرد
    در جنيبت بردنش هرچند دور اهمال كرد
    مرغ غم را بر سر ما بي پر و بي بال كرد
    زان نويد بيگمانم چون صبا خوشحال كرد مژده ى وصلت ز بس خوشحالى او را لال كرد
    مژده ى وصلت ز بس خوشحالى او را لال كرد


/ 626