دل مايل تو شد كه سيه رو چو ديده باد
دل مايل تو شد كه سيه رو چو ديده باد جان نيز گشت پيرو دل كز ره اجل تن هم نمي كشد ز رهت پا بگفت من تو قبله ى رقيبى و من در سجود تو با آن كه مي برى همه دم نام مدعى با آن كه غير دامن وصلت گرفته است گر مرغ روحم محتشم از باغ روى تو
گر مرغ روحم محتشم از باغ روى تو
خون گشته قطره قطره ز مژگان چكيده باد خارى به پاى بيهوده گردش خليده باد كز سر كشى به دار سياست كشيده باد كز بار مرگ پشت اميدم خميده باد نام تو مي برم كه زبانم بريده باد من زنده ام كه جيب حياتم دريده باد دل برندارد از چمن تن پريده باد
دل برندارد از چمن تن پريده باد