غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ملامت گو كه گاهى همچو ماه از روزنت بيند





  • ملامت گو كه گاهى همچو ماه از روزنت بيند
    سمن را رعشه درتابد كه از باد سحرگاهى
    در آغوش خيالت جذبه اى مي خواهد اين مخمور
    به ميزان نظر سنجد گرانيهاى حسنت را
    شناساى عيار قلب شاهى اى شهنشه كو
    تو آن شمعى كه در هر محفلى كافروزدت دوران رود بر باد گر كشت حيات محتشم زان مه
    رود بر باد گر كشت حيات محتشم زان مه



  • بيايد كاشكى در روزن چشم منت بيند
    براندام چو گل لرزيدن پيراهنت بيند
    كه چون آيد به خود دست خود اندر گردنت بيند
    كسى كاندر خرام آرام چابك توسنت بيند
    كه توسن راندن و شاهانه تركش بستنت بيند
    ز آه حاضران صد شعله در پيرامنت بيند كه گرد خوشه چينت را به گرد خرمنت بيند
    كه گرد خوشه چينت را به گرد خرمنت بيند


/ 626