غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

طبيب من ز هجر خود مرارنجور مي دارد





  • طبيب من ز هجر خود مرارنجور مي دارد
    چو عذرى هست در تقصير طاعت مى پرستان را
    به باطن گر ندارد زاهد خلوت نشين عيبى
    اگر بينى صفائى در رخ زاهد مرو از ره
    سيه روزم ولى هستم پرستار آفتابى را
    طلب كن نشه زان ساقى كه بيمى چشم خوبان را پس از يك مردمى گر ميكنى صد جور پي درپى
    پس از يك مردمى گر ميكنى صد جور پي درپى



  • مرا رنجور كرد از هجر و از خود دور مي دارد
    امام شهر گر دارد مرا معذور مي دارد
    چرا در خرقه ى خود را اين چنين مستور مي دارد
    كه صادق نيست صبح كاذب اما نور مي دارد
    كه عالم را منور در شب دى جور ميدارد
    به قدر هوش ما گه مست و گه مخمور ميدارد همان يك مردمى را محتشم منظور مي دارد
    همان يك مردمى را محتشم منظور مي دارد


/ 626