غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چو بر زندانيان رانى سياست ياد كن ما را





  • چو بر زندانيان رانى سياست ياد كن ما را
    زبان شكوه بگشايم اگر بر خنجر جورت
    اگر بردار بيدادت بر آريم از زبان آهى
    نمودى يك وفا داديم پيشت داد جانبازى
    به سوداى دل ناشاد خود در مانده ام بى تو
    چو روزى مي نشستم بر سر راهت اگر گاهى ملولم از خموشى محتشم حرفى بگو از وى
    ملولم از خموشى محتشم حرفى بگو از وى



  • بگردان گرد سر و ز قيد جان آزاد كن ما را
    ملامت از زبان خنجر جلاد كن ما را
    به رسوائى برون زين دار بي بنياد كن ما را
    بى او امتحانى نيز در بيداد كن ما را
    به اين نيت كه هرگز در نمانى شاد كن ما را
    غريبى را ببينى بر سر ره ياد كن ما را زمانى هم زبان ناله و فرياد كن ما را
    زمانى هم زبان ناله و فرياد كن ما را


/ 626