اى سنگ دل ز پرسش روز جزا بترس
اى سنگ دل ز پرسش روز جزا بترس هر دم به سينه راه مده كينه ى مرا بر بي دلان ز سخت دليها مكش عنان بي ترس و باك من به خطا ترك كس مكن دى با رقيب يافت مرا آشنا و گفت
دى با رقيب يافت مرا آشنا و گفت
خون من غريب مريز از خدا بترس وز آه سينه سوز من مبتلا بترس از سنگ خود نه اى تو ز تير دعا بترس زان ناوك خطا كه ندارد خطا بترس اى محتشم ازين سگ نا آشنا بترس
اى محتشم ازين سگ نا آشنا بترس