غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فرمود مرا سجده ى خويش آن بت رعنا





  • فرمود مرا سجده ى خويش آن بت رعنا
    ما دخل به خود در مي ديدار نگرديم
    بوديم ز ذرات به خورشيد رخش نى
    روزى كه دل از عين تعلق به تو بستيم
    در زاريم از ضعف عمل پيش تو صد ره
    در دار شفايت مرضى دفع نكرديم گر محتشم از غم علم عين نگون كرد
    گر محتشم از غم علم عين نگون كرد



  • در سجده فتادم كه سمعنا واطعنا
    ما حل له شارعنا فيه شرعنا
    الفرع رئينا والى الاصل رجعنا
    من غيرك ياقرة عينى و قطعنا
    ضعف الفرغ الاكبر و يارب فزعنا
    لكن كسل الروح من الروح و قعنا انا علم البهجة بالهم رفعنا
    انا علم البهجة بالهم رفعنا


/ 626