اى به من صدق و صفاى تو دروغ
اى به من صدق و صفاى تو دروغ نالش غير ز جور تو غلط چند گويم به هوس با دل خويش گوى چوگان هوس گشته رقيب چند اصلاح جفاى تو كنم وعده ى بوسه چه مي فرمائى سگت از شومى آمد شد غير گوئى اى ابر حيا مي بارد راست گويم به هوس مي گويد عاشق از بهر رضاى تو عجب محتشم اين همه ميگوئى و نيست
محتشم اين همه ميگوئى و نيست
مهر من راست وفاى تو دروغ بر زبانش گله هاى تو دروغ حرف تخفيف جفاى تو دروغ سر فكنده است به پاى تو دروغ چند گويم ز براى تو دروغ مي نمايد ز اداى تو دروغ گفت صد ره به گداى تو دروغ از در و بام سراى تو دروغ ملك از بهر رضاى تو دروغ گر نگويد به خداى تو دروغ به زبان گله زاى تو دروغ
به زبان گله زاى تو دروغ