غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آن پرى را گوهر عصمت ز كف شد حيف حيف





  • آن پرى را گوهر عصمت ز كف شد حيف حيف
    طرح يك رنگى فكند آن بت بهر بد گوهرى
    آن كمان ابرو كه كس انگشت بر حرفش نداشت
    آن كه كام از لعل او جستن بزر ممكن نبود
    آن كه خواندش مادر ايام فرزند خلف
    نوگلى كز صوت بلبل پنبه اش در گوش بود محتشم از درد گفتى آن چه در دل داشتى
    محتشم از درد گفتى آن چه در دل داشتى



  • آفتابى بود نورش برطرف شد حيف حيف
    گوهر يك دانه هم رنگ خزف شد حيف حيف
    تير طعن عيب جويان را هدف شد حيف حيف
    گنج تمكينش به نادانى تلف شد حيف حيف
    عاقبت دل خوش كن صد ناخلف حيف حيف
    واله چنگ و نى و آواز دف شد حيف حيف كوش هر بي درد اين در را صدف حيف حيف
    كوش هر بي درد اين در را صدف حيف حيف


/ 626