غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به بزم او حريفان را ز مستى دست و پا بوسم





  • به بزم او حريفان را ز مستى دست و پا بوسم
    دهم در خيل مستان تن به بدمستى كه هر ساعت
    چو جنگ آغازد آن بدخو نيايد بر زمين پايم
    خون آن مستى كه او خنجر كشد من چون گنه كاران
    زمين بوس در آن را گر نيم لايق اجازت ده
    دهندم تا ز ماواى سگ كويت نشان تا كى كبوتر نامه ز آن دلبر چو آرد محتشم شايد
    كبوتر نامه ز آن دلبر چو آرد محتشم شايد



  • به اين تقريب شايد دست آن كان حيا بوسم
    روم خواهى نخواهى دست آن شوخ بلا بوسم
    ازين شادى كه دستش در دم صلح و صفا بوسم
    گهش قربان شوم از عجز و گاهى دست و پا بوسم
    كه از بيرون درديوار آن دولت سرا بوسم
    سر بيگانه گردم خاك پاى آشنا بوسم كنم پرواز اگر چون مرغ و بالش در هوا بوسم
    كنم پرواز اگر چون مرغ و بالش در هوا بوسم


/ 626