غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بس كه هميشه در غمت فكر محال مي كنم





  • بس كه هميشه در غمت فكر محال مي كنم
    شب كه ملول مي شوم بر دل ريش تا سحر
    او ز كمال دلبرى زيب جمال مي دهد
    زلف مساز پرشكن خال به رخ منه كه من
    من كه به مه نمي كنم نسبت نعل توسنت
    شيخ حدي طوبى و سدره كشيد در ميان مجلس يار محتشم هست شريف و من در آن
    مجلس يار محتشم هست شريف و من در آن



  • هجر تو را ز بي خودى وصل خيال مي كنم
    صورت يار مي كشم دفع ملال مي كنم
    من ز جمال آن پرى كسب كمال مي كنم
    چون دگران نه عاشقى با خط و خال مي كنم
    نسبت طاق ابرويت كى به هلال مي كنم
    من ز ميانه فكر آن تازه نهال مي كنم جاى خود از پى شرف صف نعال مي كنم
    جاى خود از پى شرف صف نعال مي كنم


/ 626