غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رساند جان به لبم روزگار فرقت تو





  • رساند جان به لبم روزگار فرقت تو
    تو راست دست بر آتش ز دور و نزديكست
    شبى به صفحه ى دل مي نگارم از وسواس
    تو آن ستاره ى مسعود پرتوى كه به است
    شود مقابله ى كوه و كاه اگر سنجد
    بلند تا نشود در غمت حكايت من
    به طبع خويشت ازين بيش چون گذارم باز
    به دوستى كه سر خامه اى رسان به مداد
    خوش آن كه سوى وطن بي كمان توجه ما ز نقد جان صله اش بخشد از اشارت من
    ز نقد جان صله اش بخشد از اشارت من



  • بيا كه كشت مرا آرزوى صحبت تو
    كه من به خشك وتر آتش زنم ز فرقت تو
    هزار بار به كلك خيال صورت تو
    ز استقامت ديگر نجوم رجعت تو
    محبت من مهجور با محبت تو
    نهفته با دل خود مي كنم شكايت تو
    كه اقتضاى جفا مي كند طبيعت تو
    ز دوستان چو رسد نامه اى به حضرت تو
    كند عنان كشى توسن طبيعت تو به محتشم دهد ار قاصدى بشارت تو
    به محتشم دهد ار قاصدى بشارت تو


/ 626