غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

هر كه ديدم چونى از غم به فغانست كه تو





  • هر كه ديدم چونى از غم به فغانست كه تو
    همچو سوسن به زبان با همه كس در سخنى
    ميدرى غنچه صفت پرده ى ناموس ولى
    پاكدامانى از آلايش اغيار چو گل
    همچو نرگس كنى از كج نظران قطع نظر
    گرو از صورت چين بردى و ما را ز پيت مي روى وز صف سيمين بدنان هيچ بتى
    مي روى وز صف سيمين بدنان هيچ بتى



  • يار غيرى و فغان من از آن است كه تو
    وين خسان را همگى حمل بر آن است كه تو
    بر من تنگ دل اين نكته عيان است كه تو
    ليك اميد من خسته چنان است كه تو
    زان كه از همت صاحب نظران است كه تو
    ديده معنى از آن رو نگران است كه تو محتشم را نه چنان آفت جان است كه تو
    محتشم را نه چنان آفت جان است كه تو


/ 626